شعر و داستان های کوتاه

مهسا

اول سلام به همه بازدیدکنندگان محترم،بعدشم اینکه خوش اومدین به وبم،اینجا همه چی میتونین پیدا کنین،حتما به قسمت موضوعات برین و به بقیه مطالب هم سر بزنید،یه خواهش کوچولو هم دارم ازتون ......**نظر فراموش نشه**....... خوب دیگه هیچی،ممنون که اومدین وبم،دیگه مزاحمتون نمیشم.

موضوعات

زیست شناسی

فیزیک

جمله و شعر

جوک

چیزای باحال از همه جا

عکس و تصاویرخطای دید

نجوم

تاریخی

داستان های کوتاه وقشنگ

عاشقانه ها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و داستان های کوتاه و آدرس science-essay.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

باران شیشه ای

..:SHAK:..

مریم پاییزی

همه چي

دانلودترانه عکس آهنگ مهدی مطورعلیان

█▀▀▓▒▓▀افزایش امار▀▓▒▓▀▀█

آموزش به همراه تفریح

ستاره مشرقی

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60

مطالب اخير

8اختراعی که اتفاقی اختراع شدند

تحصیل کرده ترین کشور های دنیا...

سرطان را با DNAکنترل کنید

ایول حالگیری.......

........

چه قدر زود دیر میشود....

مداد قرمز...

قلب هدیه.....

شجاعت یعنی این...

تنها سوال من...

تاحالا دقت کردین........

بخندیم یه کم....

ضد پسر

نويسندگان

مهسا

پیوند های روزانه

مریم پاییزی

کلوپ دختران

دنیای رنگارنگ

سه خواهر.....

nadia

ووروجک روزگار

BURNING LOVE

.......***انجمن حمایت از حیوانات***......

عشق هرگز نمیمیرد

..:..:*خانم بلا*:..:...

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

مستر قلیون

یکانسر

آی کیو مگ

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 20
بازدید کل : 12448
تعداد مطالب : 173
تعداد نظرات : 107
تعداد آنلاین : 1




Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت


فقط بیا و بخند

 

6 ماه پیش هرچی پول داشتم دادم دلار خریدم.امروز بابام چپ میره راست میاد میگه:پسرم چیزی لازم نداری.اگه کاری داشتی به خودم بگو.تو مایه افتخار خانواده ای!!!
حالا موندم بهش بگم قبلا دلار هارو فروختم،یا از موقعیت نهایت سوء استفادرو بکنم؟

 

 

ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯿﺎ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ …

ﺩﺍﺭﻥ ﯾﻪ ﺟﺮﯾﺎﻧﯿﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺟﻠﻮﯾﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ،

ﺟﺎﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﯾﻬﻮ ﻣﺴﺎﻓﺮِ ﻣﯿﮕﻪ :

“ﺁقا ﻣﺮﺳﯽ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻢ”

یکی نیست به اینا بگه چرا با احساسات مردم بازی می کنید !

 

 

تا حالا شده گوشی بذارید گوشتون آهنگ گوش بدید بعد در همین وضع تلویزیون نگاه کنید؟
اگه در حال پخش مستند بیابون های گواتمالا به صورت سیاه سفید هم باشه فکر میکنی یارو داره چی میگه.شیشصد بار آهنگو قطع میکنیم بینیم چی میگه.اصلا وضعی داریم با خودمون.
والاه

 

من واقعا برای کارخونه سایپا نگرانم ، تو چند سال اخیر واقعا اسم های
بی نظیری رو ماشیناش گذاشته
- سایپا 141
- سایپا 132
-سایپا 131
-سایپا 111
احتما چند سال دیگه میزاره
- سایپا مشتق 2X
-سایپا رادیکال 5
-سایپا سینوس 90
-انتگرال 2 گانه سوز
-انتگرال 3 گانه سوز
:|

 

 

امروز رفته بودم پشت بوم که آنتن تلویزیونون رو تنظیم کنم ، با موبایلم شماره خونه رو گرفتم به مامانم میگم : الو ، مامان خوبه ؟ مامانم هم میگه : مرسی همه خوبن شما خوبین ؟ خانواده خوبن ؟ ببخشید بجا نیاوردم !
فک و فامیله داریم ؟

 

 

توی دانشگاه یه پسره (ورودی جدید) اومد ازم راجع به دانشگاه و امکاناتش سوال کنه ، منم نه گذاشتم و نه برداشتم گفتم اینجا خیلی داغونه و امکانات در حد زیر صفره و مطمئنم وسطای ترم از قبولیت تو این دانشگاه پشیمون میشی!!!
خدا میدونه الآن چه عذاب وجدانی گرفتم! یکی رو از زندگی و آینده و تحصیل کاملاً نا امید کردم... :'(

 

 

بچه که بودیم وقت فیلم دیدن کنترل ویدیو دست پدرم بود اونم تا فاصله مرد و زن از یه گوسفند کمتر میشد میزد میرفت جلـــو..دستشم كند بود, تا ميومد دوباره پلى كنه نصف فيلم رفته بود.خلاصه اينكه سرتونو درد نيارم, ما تایتانیکو تو 20 دقیقه دیدیم!
ینی فک و فامیل دارم در سطح تیم ملی:|||||
والا=))))))))

 

رفیقم بهم زنگ زده میگه حوصلم سر رفته...!
میگم : خو من الآن چه کاری از دستم بر میاد؟
میگه : بی زحمت بیا خونمون چهارتا دلقک بازی در بیار از این حال و هوا بیام بیرون!!
ینی اون لحظه اشک شوقی بود که جمع شد تو چشام... از اینکه تا چه حد میتونم واسه رفیقام مفید باشم :|

 

زمان ما تا دوازده سیزده سالگی
دختر و پسر قر و قاتی تو کوچه بازی می کردیم
یه درصدم به روابط دختری پسری فک نمی کردیم
الان بچه سه ساله بشینی پای حرفاش
چهار بار عاشق شده سه بار فارغ... والا..بخدا

 

 

صبح اول وقت كه داري ميري سركار يه دلار بخر

تو راه برگشتنی ؟‌ خوب حالا بفروشش ،

كرايه تاكسيت دراومد..

حال تو تاكسي يه دعا هم برای من بكن

دمت گرم ، دوست واقعي كه ميگن اينه ...
 

 

دیشب کباب داشتیم بابام سیخ اخرو خورد سیخ خالیو گذاشته جلوم میگه بیا توام بخور؟؟؟؟؟
منم گفتم:باباجون زیاده این همرو چه جوری بخورم بیا با هم بخوریم؟؟؟
از محبتهای زیاده پدرم داشتم اتیش میگرفتم!واقعا لیاقته این همه عشق پدرانه رو نداشتم؟!؟!؟!

نظر یادتون نره

جمعه 14 مهر 1391برچسب:,

|

میمون هایی که ترسیدن را یاد گرفتند

میمون هایی که «ترسیدن» را یاد گرفتند: میمون هایی که از مار نمی ترسیدند را در کنار مار ها قرار دادند. در همین حین صداهای بلند و وحشتناکی هم از بلندگو ها پخش کردند. با این کار میمون هایی که از مار ها نمی ترسیدند «یاد گرفتند» که از مار بترسند. نتیجه عجیب تر این آزمایشاین بود که حتی میمون های دیگری که هم که از مار ها نمی ترسیدند با دیدن ترس سایر میمون ها آنها هم از مار ها ترسیدند.

نتیجه: ما از بعضی از چیزها می ترسیم چون آنها را با چیز های دیگری در ذهن مان به یکدیگر مرتبط می کنیم. مثلآ یک کودک بعد از شنیدن صدای ترسناک محکم بسته شدن درب در تاریکی از تاریکی خواهد ترسید.

--------------------------------------------------------------------------------------

قورباغه هایی که زنده زنده آب پز شدند: چند قورباغه را در ظرفی پر از آب جوش انداختند، آنها خیلی سریع از آب جوش به بیرون پریدند و خودشان را نجات دادند. وقتی همین قورباغه ها را در ظرف آب سرد قرار دادند و آرام آرام آب را به جوش رساندند همه آنها در آب جوش کشته شدند چون نتوانستند عکس العملی به همان سرعت نشان دهند.

نتیجه: ما می توانیم تغییرات ناگهانی را بفهمیم و متقابلآ عکس العمل نشان دهیم اما وقتی این تغییرات در دراز مدت انجام می شوند وقتی متوجه می شویم که دیگر خیلی دیر است. یادمان باشد، نه عادت های بد یک شبه وجود کسی را فرا می گیرد و نه کسی یک شبه فرد دیگری می شود، همه چیز پله پله انجام می شود. مهم این است که گرم شدن آب را احساس کنید.

--------------------------------------------------------------------------------------

موش های شناگری که غرق شدند: این بار تعدادی موش های صحرایی که بعضی آنها می توانند 80 ساعت مداوم شنا کنند آماده شدند. محققان قبل از اینکه آنها را در آب بیاندازند با کلک این باور غلط را در موش ها به وجود آوردند که آنها گیر افتاده اند. خیلی از موش ها تنها پس از چند دقیقه بعد از شنا کردن غرق شدند. نه چون نمی توانستند شنا کنند، بلکه چون فکر می کردند گیر کرده اند ناامید شده و دست از شنا کردن برداشتند و غرق شدند.

نتیجه: وقتی همه چیز به آن طور که می خواهیم پیش می رود ما هم با حداکثر توان مان تلاش می کنیم. اما بعد از اینکه سر و کله مشکلات بزرگ و کوچک پیدا می شود ناامید شده و دست از تلاش کردن بر می داریم، با وجود اینکه توان انجام آن را داریم.

--------------------------------------------------------------------------------------

سگ هایی که یاد گرفتند تلاش نکنند: تعدادی سگ در اتاقی قرار گرفتند که زمین آن می توانست شوک الکتریکی خفیفی به سگ ها وارد کند. دکمه ای روی دیوار اتاق بود که با فشرده شدن جریان را قطع می کرد. وقتی شوک وارد شد سگ ها بالا و پایین پریدند تا بالاخره یکی از سگ ها دکمه را زد و جریان قطع شد. سگ ها یاد گرفتند با زدن آن دکمه آن شوک ناخوشایند قطع می شود.

روی نصف گروه اول سگ ها همین آزمایش دوباره تکرار شد اما این بار دراتاق دیگری که دکمه ای الکی داشت و با زدن آن هیچ اتفاقی نمی افتاد و جریان همچنان ادامه داشت. بعد از این مراحل سگ هایی که در اتاق دوم بودند به اتاق اول (با کلید سالم) بازگردانده شدند و آزمایش تکرار شد. این بار هیچ کدام شان حتی سعی نکردند که دکمه را فشاردهند.

نتیجه: هیچ کس با ناامیدی به دنیا نمی آید، بلکه ما بعد از اینکه چند بار شکست می خوریم «شکست خوردن» را یاد می گیریم و حتی به خودمان زحمت تلاش کردن نمی دهیم. اگر به مشکلی برخورده اید، مهم نیست دفعه چندم است که زمین خورده اید، باز هم بلند شوید و برای حل آن تلاش کنید. ممکن است کلید سالم باشد، فقط فشارش دهید

امیدوارم همیشه در زندگی برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید و با شکست خوردن نا امید نشوید و راه پیروزی را پیدا کنید،نظر یادتون نره

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

درآمد یک میلیون دلاری نوجوان ۱۶ ساله

 

نظر یادتون نره

کریستین اون‪"‬ نوجوانی است که استیو جابز را قهرمان زندگی و الگوی خودش می داند. او میگوید الهام گرفتن از مدیرعامل اپل علت اصلی موفقیت اش بوده است ‪و با استفاده از انها‬ طی دو سال گذشته توانسته ۱ میلیون دلار درامد داشته باشد. اما چگونه؟ ‏

این نوجوان بریتانیایی اولین کامپیوترش را در سن ۷ سالگی داشته است. سه سال بعد یک مکینتاش خریده و سراغ طراحی وب رفته است. چهار سال بعد از آن در سن ۱۴ سالگی و در سال ۲۰۰۸ یک سایت راه اندازی کرده که کار ساده ای انجام میداده است. نام سایت Mac Bundle Box بوده است. طراحی و بخش های سایت شبیه سیستم عامل Mac OS است و کریستن تمام تلاش خودش را کرده بود تا هر چه بیشتر به استاندارد های اپل نزدیک شود. ‏

در این سایت او چندین نرم افزار را به صورت یک بسته با هم به کاربران می فروشد. در واقع او با صحبت کردن با برنامه نویس ها از آنها تخفیف عمده می گرفته است و این کار سبب میشده که بسته های نرم افزاری اش با تخفیف بسیار خوبی نسبت به خرید مجزای هر کدام به فروش برسد. ‏

علاوه بر این وقتی مشتریان بسته های نرم افزاری را می خریدند سبب میشد که قفل خرید بسته های جدیدتر برای آنها و دیگر مشتریان باز شود. و همین کار باعث شده بود که خریداران این سایت دیگران را هم برای خرید از آن تشویق کنند. ‏

ایده جالب کریستن سبب شده بود که او طی این مدت ۷۰۰ هزار پوند معادل ۱ میلیون دلار درآمد داشته باشد. حالا کریستن پروژه های جدیدی را هم آغاز کرده و هم اکنون ۸ فرد بزرگ سال از جمله مادر ۴۳ ساله اش برای او کار می کنند. ‏

راز موفقیت او چه بوده؟ خود او می گوید که هیچ رازی وجود ندارد. برای رسیدن به موفقیت فقط کار و تلاش سخت نیاز است.

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

فقط برای خنده

 

 

بین ایرانی ها یه مسابقه مهارت شمشیر زنی میذارن . بعد از مسابقه خبرنگار با سه نفر اول
مصاحبه می کنه ....
اول میره سراغ نفر سوم:
شما چی شد که نفر سوم شدی ؟
نفر سوم یه نگاه به خبرنگاره میندازه، بعد یه مگس رو تو هوا با شمشیر دو نصف میکنه .....
خبرنگاره میره سراغ نفر دوم .
نفر دوgم هم یه مگس به خبرنگار نشون میده با شمشیر تو هوا دوتا بالشو میزنه ....
خبرنگار هاج و واج می مونه که نفر اول چه شاهکاریه ؟
به نفر اول که غضنفر بوده میگه شما چه مهارتی نشو ن دادی؟ غضنفر یه مگس نشونش میده با شمشیرتوهوا مگس رومیزنه...مگسه اول میفته زمین بعد بلند میشه دوباره پرواز میکنه...
خبرنگارمیگه ...این که رفت!
غضنفر میگه رفت ... ولی دیگه هیچوقت بچه دار نمیشه ....
یه گدا رو می شناسم که هر چی خیابون شلوغ تر باشه این فلج تر میشه!
 
خدایا همش گفتیم "راضی ایم به رضای تو"
این یه بار تو رضایت بده به رضای ما...
 
با آرامشم اعتماد پشه رو جلب کردم و بعد کشتمش .. از این دورویی خودم بیزارم
 
 
 
 
خدایا میگم، شما که که با یه سکه پنجاه تومنی، دفع هفتاد بَلا می کنی! ... چقدر بدیم کلا بی خیال شی ؟!
 
دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم؛بلندگو بگیرم دستم بگم :
راننده پژو حرکت کن!
مگان!! سرت رو بنداز پایین ! مگه خودت خواهر مادر نداری !؟
ماکسیمای مشکی ؟ شیطون دخترای قشنگی سوار کردی!؟
206 صندوق دار آهنگت خیلی قدیمیه...عوضش کن... !؟
...بنز مشکی ... بنننننننز ... فخر می فروشی ?!! بزن بغل !
 
آیا می دانید میزان پاسخ مثبت دختران به بوق ویتارا 60 درصد بیشتر از انواع پژو می باشد؟
روابط عمومی شركت سایپا
 
خدایا مردیم از خوشحالی و زندگی مرفه!! دو دقیقه روی بقیه ی کشورها تمرکز کن!!!
 
موسی با عیسی سر یه دختر تاس می ندازن؛ عیسی تاس رو میندازه و جفت شش میاره...... بعد موسی تاس میندازه و جفت هشت میاره!!!!
عیسی میگه: آخه بی جنبه! یه دختر ارزش معجزه داشت؟؟!!
 
به سلامتیه دکتر شریعتی که هر چی جمله ی خفنه تو دنیا خودش گفت و رفت و واسه ما چیزی نذاشت
هر مطلبی به ذهنم خطور میکنه میبینم قبل من دکتر این جمله رو گفتن
 
 
یا گوشی هیـــچوقت گم نمیـــشه، یا اگه بشه حـــــــتما روی سایلنت هست
 
هر چی بیشتر این ماهواره رو زیر و رو می کنم، بیشتر به این نتیجه میرسم که:
مدیونم اگه یه آلبوم ندم بیرون... والا به خدا...
 
هیچی مثل این مساله رو اعصاب من نمیره که : با یه نفرخداحافظی کنم، بعد هم مسیر بشیم... بعد کنار هم هی راه بریم... بعد من سرعتم رو کم و زیاد کنم که بیشتر از این ضایع نشیم!!!!|
 
خدایا چی دیدی تو سوسک که بهش بال دادی؟؟
نه واقعا واسم سواله
در من ندیدی، در اون دیدی اونوقت ؟؟
 
 
ناخوانا ترین نوشته روی بسته بندی مواد غذایی ایـرانی, تاریخ انـقـضاء و قیمتـشه !

 

 

والا نمیدونم بدبختی اینه که یه جفت دیگه هم تو خونه

دارم همین طوریه!

به یارو میگن حج چطور بود؟ میگه شهر تمیز ، فضا عالی
، هتل با کلاس ، یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ
بود ما نرفتیم !!!

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

مثل دریا باش

کودکی که لنگه کفشش به دریا افتاده بود

روی ساحل نوشت:

"دریا دزد کفشهای من"

و مردی که از دریا ماهی گرفت

روی ماسه ها نوشت:

"دریا سخاوتمند ترین سفره ی هستی"

موج آمد و جملات را شست و با خود برد...

دریا باش

تا برداشتهای دیگران در مورد خودت را در وسعت خویش حل کنی

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.


پس برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.


مردم با سطل روی سر الاغ خاك می ریختند اما الاغ هر بار خاك های روی بدنش را می تكاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاك زیر پایش بالا می آمد، سعی می كرد روی خاك ها بایستد.


روستایی ها همینطور به زنده به گور كردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینكه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...

نتیجه اخلاقی : مشكلات، مانند کوهی از خاك بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینكه اجازه بدهیم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اینكه از مشكلات سكویی بسازیم برای صعود!

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

سنگریزه ها

 

(نظر یادتون نره)

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از
یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.

کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی
پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک
معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و
دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه
حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه
سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با
چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون
آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را
بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما
اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه
بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان
تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه
انداخت. ولی چیزی نگفت !

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.

تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟ چه توصیه ای برای آن دختر داشتید ؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :

1ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

2ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

3ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند
تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه ای به این شرایط فکر کنید. هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر
منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می شود. معضل این دختر جوان را
نمی توان با تفکر منطقی حل کرد.

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :

دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت
و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش
لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های
دیگر غیر ممکن بود.

در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم
نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود
سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه
سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را
که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه
حیرت کرده است.


نتیجه ای که 100 درصد به نفع آنها بود.

1ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

2ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,

|

جوک

نشسته بودیم داشتیم تلویزیون نگاه میکردیم يه هو مامانم از آشپزخونه اومد، بي مقدمه شروع كرد درباره فلفل صحبت كردن كه: ميدونستي فلفل لاغر ميكنه و ضد سرطانه؛ بعد نشست دو ساعت از خاطرات گذشتش و غذاهاي خوشمزه و پر فلفل عمه جانش حرف زد آخرش

معلوم شد فلفل از دستش در رفته، ريخته تو شاممون !!!؟؟؟؟
نظر یادتون نره!!!

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:,

|

اولین درس

تازه زنگ خورده بود، بچه‌ها با هیاهوی بسیاربه طرف سالن می‌رفتند من هم درلابه‌لای جمعیت پیش می‌رفتم.

که با شنیدن صدای آقای ناظم متوقف شدم «هاتفی! هاتفی بدو بیا کارت دارم.

جلو رفتم و سلام کردم.

سلام پسرم، صدات کردم که سفارشت کنم حواست باشه بچه‌ها آبروریزی نکنن به خدا این معلم از بهترین معلم‌های

شهره، باخواهش و التماس آوردیمش اینجا، به بچه‌‌ها بگو سروصدا نکنن، مسخره‌بازی ولودگی رو کنار بگذارن و از وجود

این معلم نمونه خوب استفاده کنن. گفتم چشم آقا و به طرف کلاس دویدم. مهران پای تخته بود و علی و رضا هم

مشغول خوردن موز... بقیه کلاس یک طرف، این سه تا هم یک طرف.

داد زدم بچه‌ها آقای ناظم گفت: هر چه شما کردید و معلم جدید... تو رو خدا آبروریزی نکنین...

رضا ازته کلاس داد زد خودمون می‌دونیم این آقا کلاسش خیلی بالاست اما چه کنیم که ما کلاس پایینیم و باید کلاسش

رو بیاریم پایین ..... تا آمدم جوابش را بدهم در کلاس باز شد و آقا معلم وارد شد.

داد زدم: برپا...

صدای تق و توق صندلی‌ها در لابه‌لای صدای صلوات بچه‌ها گم شد وقتی صدای صلوات و سلام بچه‌ها قطع شد.

به آرامی گفتم برجا...

وقتی همه ساکت و آرام نشستند نگاه تهدیدآمیزی به ته کلاس انداختم و نشستم. نگاهم به تخته کلاس افتادتنم گرفت.

باز هم مهران کار خودش را کرده بود. کاریکاتورمسخره‌ای از آقای معلم روی تخته کشیده بود و زیرش نوشته بود خوش

آمدید. بلند شدم تخته را پاک کنم که آقا معلم نگاهش به تخته افتاد. لبخندی بر لبانش نشست اشاره کرد بنشین بعد رو

به بچه‌ها کرد و گفت: «به‌به! چه خوش آمد گویی هنرمندانه‌ای! از قرارمعلوم توی کلاستون هنرمند هم که دارید. چه

کاریکاتور قشنگی کشیده! واقعاً باید بهش آفرین گفت». مهران از ته کلاس با لحن مسخره‌ای گفت: آقا این بی‌تربیت‌ها رو

ببخشید. آقا معلم لبخندی زد و گفت: من واقعاً بهش آفرین گفتم... این هنرمند هر کی هست خیلی ریزبین و دقیقه،

قدرت دست خوبی هم داره... اگه از این استعدادش خوب استفاده کنه مسلماً در آینده هنرمند موفقی می‌شه.

نگاه شماتت باری به مهران انداختم سر به زیر انداخت و ساکت ماند.

آقا معلم که روی سکوی کنار تخته ایستاده بود مشغول صحبت شد. «بچه‌ها من از شما انتظار دارم که به درس خوب

گوش کنید و به خوبی هم مطالعه کنید اما مهم اینه که آنچه را که آموختید تو زندگی به کار ببندید و ازش استفاده کنید.

اگر کلاس من باعث شد که حتی یک ذره هم توی زندگی پیشرفت کنید اون وقته که کلاس درس من کلاس واقعیه... این

حرف را زد و از سکو پایین آمد اما تا پای آقا معلم به زمین رسید پایش روی پوست موز رفت و سر خورد و به زمین افتاد.

عده‌ای از بچه‌ها زدند زیر خنده. در دلم گفتم حالاست که دادش هوابره. اون وقت می‌‌گم که کار کار علی و رضا بوده.

نباید فکر کنه همه مون بی‌تربیت وبی‌معرفتیم.

اما آقا معلم بلند شد با دست خاک‌های روی کت و شلوارش را پاک کرد و گفت:

«اولین درس من به شما اینه... اگر با صورت هم به زمین خوردید بلند شید و به راهتون ادامه بدید».

صدای دست زدن بچه‌ها به هوا برخاست به علی و رضا نگاه کردم سر به زیر انداخته بودند و دست می‌زدن.

 

جمعه 7 مهر 1391برچسب:,

|

 

 

در روزگاری که خنده مردم زمین خوردن توست

برخیز تا چنین مردمی بگریند

سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,

|

خواص بعضی از انواع میوه ها

 
 
 
 
انار میوه ای ایت مقوی قلب که در مناطق گرمسیری بر ضد تنگی نفس و.......بکار برده می شود.پوست انار بخصوص به سبب سرشار از ماز و دارای قبض کنندگی است.
 
انجیر
انجیر که بسیار مغذی می باشد آب آن مایعی استکه سازنده خون گیاهی محسوب می شود.انجیر سرشار از ویتامین های آ و ب و ث است.این میوه یک ملین بسیار خوبی است که نرم کننده سینه و خلط آور بوده و بکار روده های کمک می کند.
 
توت فرنگی
ماده موثر و معالج روماتیسم به طور طبیعی در میوه توت فرنگی قرار دارد.قندی که در توت فرنگی موجود است لولوز خالصی است که برای مبتلایان به دیابت توصیه می شود.از برگ توت فرنگی می توان برای معالجه اسهال،تورم کلیه ها و مثانه به صورت دم کرده استفاده کرد.
 
خرمالو
خرمالو قبل از آنکه به خوبي رسيده باشد قابض است و چون به خوبي برسد حالت تليين دارد. به علاوه يکي از ميو‌ه‌هاي بسيار مقوي و نيروبخش است. اين ميوه يگانه ميوه‌اي است که داراي 30 درصد مواد تيدروکربنه بوده و از اين لحاظ بر تمامي ميوه‌ها برتري دارد. خرمالو داراي پتاسيم، کلسيم، فسفر، آهن، منيزيم و ويتامين ث مي‌باشد.
 
زردآلو
زردآلو ميوه بسيار مغذي است. به خصوص موقعي که به حالت خشک درآمده باشد (برگه‌ي زردآلو) اين ميوه سازنده بافتها و استخوان است. به سبب دارا بودن ويتامين‌هاي گروه B موجب تعادل دستگاه عصبي بدن مي‌گردد. اين ميوه به خصوص در موارد کم‌خوني، اختلالات يا افسردگيهاي رواني و گرفتگي صدا تجويز مي‌شود. زردآلويي تازه يکي از داروهاي معالج اسهال است و چون آن را به صورت خشک در آورند يبوست راه درمان مي‌کند.
 
کيوي
منبع اصلي و اوليه کيوي از چين است. اين ميوه داراي طعم بسيار مطبوعي است. امروزه اين ميوه را در ايران نيز کشت نموده و با آب و هواي بعضي مناطق کشور ما خو گرفته است. کيوي منبع ويتامين ث بوده و سرشار از فسفر، کلسيم، منيزيم و آهن مي‌باشد. علاوه بر آن به سبب خاصيت مدر بودن از يک طرف و مغذي و قوي بدن از طرف ديگر مي‌توان آن را به مقدار کافي مصرف نمود. بدون آنکه بر وزن شخص افزوده شود و نيز در مواردي که کمبود وزن وجود داشته باشد براي رفع نقصان وزن بسيار مفيد و مؤثر واقع مي‌گردد.
 
گلابی
گلابي مانند اغلب ميوه‌هاي تازه سرشار از ويتامين‌هاي ث و آ و ب مي‌باشد. گلابي موجب تسکين و فرو نشاندن حالات عصبانيت شديد و فوق‌العاده مي‌شود و کار غدد داخلي را بهبود مي‌بخشد و تسهيل مي‌نمايد و فشار خون را به حال عادي بر مي‌گرداند. به علاوه خون را صاف کرده کليه‌ها را به ترشح وا مي‌دارد و از روده‌ها رفع تنبلي نموده و گلودرد را نيز درمان مي‌کند. به علاوه بيماريهاي مضعف و لاغر کننده مانند سل، کم‌خوني، ضعف و بي‌حالي مفرط را بهبود مي‌بخشد و به بيمار نيروي تازه‌اي مي‌دهد. گلابي خشک شده به وسيله آفتاب سرشار از قند طبيعي و ئيدرات کربن است.
 
گریپ فروت
 
گريپ‌فروت داراي مقداري قند و بعضي مواد مغذي و مفيد به خصوص برخي مواد اساسي و مؤثر تلخ و روغنهاي نباتي فرار است که موجب تقويت ريه‌ها و معده مي‌گردد. خوردن اين ميوه اشتها را تحريک نموده، هضم را تسهيل و تسريع مي‌کند و بر روي ترشحات معده و صفرا اثر غيرقابل انکاري دارد. هر گاه اين ميوه را صبح ناشتا مصرف کنند خواص مدري و ضد سمي آن بهتر نمايان مي‌گردد.
گريپ فروت خون را تصفيه نموده و کليه و کبد را به کار وا مي‌دارد. آب گريپ‌فروت بسيار لذيذ است و به آساني مي‌توان آن را گرفت و همه روز يک ليوان قبل از غذا نوشيد. اضافه کردن قند و شکر به آب گريپ‌فروت اشتباهي بيش نيست که ممکن است اثرات نيکوي آن را کم کند. اگر نسبت به طعم و مزه آن زياد علاقه نداريد، مي‌توانيد کمي عسل يا آب پرتغال به آن اضافه کنيد.
 
گیلاس
اين ميوه به سبب وجود قند و املاح معدني، پتاس، فسفر، کلسيم، سديم، گوگرد، کلر و آهن داراي خواص تقويت کننده و نيروبخش مي‌باشد. گيلاس يکي از تسکين‌دهنده‌هاي اعصاب بوده، کار کبد و معده را تنظيم و تعديل مي‌نمايد. گيلاس يکي از دفع‌کننده‌هاي بسيار عالي سموم و فضولات بدن مي‌باشد.
 
لیموترش
ما از خواص معجزه‌آسا و نتايج نيکو و جان‌بخش حاصله از مصرف ليموترش به هيچ وجه تعجب نمي‌کنيم. چه تعداد مبتلايان به کمبود مواد آهکي، سل، کم‌خوني، سوء هاضمه و بيماري‌هاي مختلف ديگر که در نتيجه مصرف ليموترش و معالجات طبيعي سلامت خود را باز يافته و زندگي نوين خود را آغاز نموده‌اند، بسيار زياد و بي‌شمارند. در ليموترش سيترات پتاسيم و سيترات سديم وجود دارد که هر دو داراي خاصيت صاف‌کنندگي خون و ساير اخطلالات بدن مي‌باشند. جوشانده ليموترش براي رفع کرم روده بسيار مفيد است. آب ليموترش بهترين محافظ سرماخوردگي است. آبليمو در گزش زنبور و ساير حشرات را تسکين داده از بروز عوارض بعدي جلوگيري مي‌کند.
 
موز
موزي را که ما معمولاً مصرف مي‌کنيم ميوه‌اي است که پس از چيدن آن را در محل مخصوصي قرار داده و به وسيله گاز شيميايي آن را مي‌رسانند بنابراين از شکل طبيعي خود تا حدي خارج شده است. بنابراين بهترين طريقه مصرف آن اين است که يک ساعت قبل از خوردن آن را پوست کرده و به قطعاتي تقسيم کرده بعد از يک ساعت ديگر، آن را مصرف نمود که به مراتب شيرين‌تر از موقعي است که بلافاصله آن را مي‌خورند. موز سرشار از فسفر، منيزيم، پتاسيم، آهن، نشاسته و قند مي‌باشد. ويتامين‌هاي آ و ب و ث موجود در آن باعث رشد و نمو دستگاه استخواني و تعادل عصبي مي‌گردد. البته مصرف بيش‌ از حد آن ممکن است موجب يبوست گردد.
 
نارنگی
ترکيبات نارنگي با پرتغال شباهت زيادي دارد. ليکن از لحاظ املاح معدني مقدار آن کمتر است. بالعکس از لحاظ برم (که يک مسکن بسيار قوي سلسله اعصاب محسوب مي‌شود) بسيار غني است. بدين جهت نارنگي را مي‌توان جزء ميوه‌جات خواب‌آور به شمار آورد. بنابراين بهتر است که از اين ميوه هنگام شب و به خصوص به عنوان دسر بعد از شام استفاده نمود.
 
 هلو
هلو به سبب مواد قندي و تيدروکربنه‌اي که داراست در تجديد تشکيل نيرو و انرژي به وسيله مواد ذخيره نقش مهمي باز مي‌کند. ويتامين‌هاي آ و ب موجود در اين ميوه جذب آن را سريعتر و آسانتر مي‌سازد. ويتامين ث موجود در هلو بلافاصله در زير پوست اين ميوه قرار دارد. املاح محتوي در هلو بسيار متعدد و جالب توجهند از قبيل پتاسيم، سديم، کلسيم، منيزيم، گوگرد، کلر، آهن، منگنز، روي. اين ميوه مدر کمي ملين‌دار است و در موارد ادرار خوني موجب رفع عارضه گرديده، بيمار را سلامت مي‌بخشد. هلو قليائيت خون را حفظ نموده و غدد را تحريک مي‌کند. به علاوه به هضم غذا کمک نموده و در صورت ابتلاء به سوء هاضمه موجب تسهيل گوارش مي‌شود.

 

انار

سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:,

|

جمله ای زیبا

 

بارالهـا
تو ناديده ميگيري
من هم ناديده ميگيرم
تو خطاهايم را
من عطاهايت را.......
(نظر یادتون نره)


 

شنبه 1 مهر 1391برچسب:,

|