شعر و داستان های کوتاه

مهسا

اول سلام به همه بازدیدکنندگان محترم،بعدشم اینکه خوش اومدین به وبم،اینجا همه چی میتونین پیدا کنین،حتما به قسمت موضوعات برین و به بقیه مطالب هم سر بزنید،یه خواهش کوچولو هم دارم ازتون ......**نظر فراموش نشه**....... خوب دیگه هیچی،ممنون که اومدین وبم،دیگه مزاحمتون نمیشم.

موضوعات

زیست شناسی

فیزیک

جمله و شعر

جوک

چیزای باحال از همه جا

عکس و تصاویرخطای دید

نجوم

تاریخی

داستان های کوتاه وقشنگ

عاشقانه ها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعر و داستان های کوتاه و آدرس science-essay.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

باران شیشه ای

..:SHAK:..

مریم پاییزی

همه چي

دانلودترانه عکس آهنگ مهدی مطورعلیان

█▀▀▓▒▓▀افزایش امار▀▓▒▓▀▀█

آموزش به همراه تفریح

ستاره مشرقی

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60

مطالب اخير

8اختراعی که اتفاقی اختراع شدند

تحصیل کرده ترین کشور های دنیا...

سرطان را با DNAکنترل کنید

ایول حالگیری.......

........

چه قدر زود دیر میشود....

مداد قرمز...

قلب هدیه.....

شجاعت یعنی این...

تنها سوال من...

تاحالا دقت کردین........

بخندیم یه کم....

ضد پسر

نويسندگان

مهسا

پیوند های روزانه

مریم پاییزی

کلوپ دختران

دنیای رنگارنگ

سه خواهر.....

nadia

ووروجک روزگار

BURNING LOVE

.......***انجمن حمایت از حیوانات***......

عشق هرگز نمیمیرد

..:..:*خانم بلا*:..:...

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 11532
تعداد مطالب : 173
تعداد نظرات : 107
تعداد آنلاین : 1




Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت


روز دختر

 

 

سلام به همه،می خواستم روز دختر رو به همه ی دخترهای گل ایرانی

تبریک بگم،امیدوارم روز خوبی براتون بوده باشه و کلی کادوهای قشنگ

گرفته باشید،نظر یادتون نره

سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:,

|

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین اونیکه خُرُ پُف میکنه شبا زودتر خوابش میبره !

تا حالا دقت کردین تو فیلما همیشه مستاجرا کرایه خونشون ۴ ماه عقب افتاده !

تا حالا دقت کردین ما به بانک اعتماد می کنیم و پولامونو می ذاریم اونجا، ولی بانک به ما اعتماد نداره حتی خودکارها رو هم زنجیر کرده !

تا حالا دقت کردین وقتی حقیقت رو می دونین ، گوش دادن به دروغای طرف مقابل چقدر لذت بخشه

تا حالا دقت کردین هنوز هیشکی نمی‌ دونه خونهٔ‌ خاله کدوم ورِ !

تا حالا دقت کردین وقتی کباب با برنج میخوریم ۹۰%حواسمون به اینه که هر دوتاش باهم تموم شه

 

تا حالا دقت کردین بعضی وقتا شنیدن یه ” بگو ببینم چه مرگته ” از یه رفیق ، خیلی بیشتر از حرفای کلیشه ای “عزیزم چی شده ” بیشتر میچسبه !

 

تا حالا دقت کردین درست وقتی شما تو بدترین شرایط قرار دارید بهترین موقعیت ها گیرتون میاد

تا حالا دقت کردین انتظار آماده شدن شام از هر انتظاری سخت‌ تره !

تا حالا دقت کردین همیشه یکی از خط ریش ها از اون یکی بهتر در میاد ؟ همین قضیه در مورد ابروی دختر ها هم صدق میکنه !

تا حالا دقت کردین هر چی خوراکی خوشمزه است برای بدن مضره !

امیدوارم از این مطلب لذت برده باشید،نظریادتون نره

تا حالا دقت کردین لذتی که در کشیدن چک هست در پاس کردن چک نیست ؟!

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

اینم یه سری جوک اصفهانی

 

خسته شدم از بس مطلب علمی گذاشتم،اینم یه سری جوک باحال،البته یه موقع به اصفهانی ها بر نخوره،فقط برای خنده گذاشتم،نظریادتون نره

اصفهانيه خونش آتيش مي گيره ، به آتيش نشاني اس ام اس ميزنه

اصفهانيه زنگ ميزنه راديو ميگه آقا الان صداي من داره پخش ميشه؟ مجري ميگه: آره ميگه يعني الان صداي من از راديوي نانوايي هم پخش ميشه؟ ميگه : خب برادر من هر جا راديو روشن باشه صداي شما پخش ميشه . ميگه : اصغر نون نخر مامانت خريده

يه خانواده اصفهاني بعد از يك هفته كه موز خريدند مردند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون براي اينكه مزه موز نره ديگه اب نخوردند

 

درد و دل يه پارچه فرووش اصفهاني:.....خانوم اومدس پارچه خريدس بردس بريدس دادس دوختن رفتس باش كلي رقصيدس قر دادس آ بعدي رفتس پارچه را شيكافتس پس آوردس ميگد از رنگش خوشم نيومدس

 

 

اصفهانيه داشته نوار نوحه گوش ميداده ميزنه اخرش ببينه شام میدن یا نه

دو تااصفهاني دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه مي كشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا بزن

اصفهانيه ميميره , روي سنگ قبرش مي نويسن من مردم ولي مغازه بازه

 

 

اگر يه اصفهاني بهت يه دونه پيامك داد بدون به يادته

اگر دو دونه داد بدون خاطرت رو خيلي مي خواد

اگر سه دونه داد بدون كه موبايل مال خودش نيست.

 

اصفهانيه بيدار مي شه مي بينه زنش مرده.‏ به دخترش مي گه:‏ اختر!‏ ننت مُردس.‏ صبحونه واسه دو نفر درست كن

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

به ياد داشته باش :

هرگز خود را به دامان نرم تنبلي ميفكن و شيفته ي نوازش هاي آن مشو که اگر چنین کنی زندگی ات تباه می شود

 

 

 

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

 

 

 

احساس حضور خدا را به عادت تبدیل کن

تا لحظه ای از یاد خدا غافل نباشی

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

خلاقیت

 

 

متن در ادامه مطلبه،شما فکر می کنید آدم خلاقی هستید؟راستی نظر یادتون نره


ادامه مطلب

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

اینم یه جمله زیبا

تولد انسان،روشن شدن کبریتی است و

مرگش خاموشی!!!

بنگر در این مدت چه کردی؟؟؟

گرما بخشیدی !!؟؟؟

یا سوزاندی!؟؟؟

(نظر یادتون نره)

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,

|

نقشه جهان

 

 

 

 چند تا عکس از نقشه کره زمین و قاره ها در ادامه مطلب گذاشتم ،اگه عکس بیشتر بخواهید،می تونین از سایتhttp://mapas.owje.com بگیرید،امیدوارم از این عکس ها لذت ببرید،نظر یادتون نره


ادامه مطلب

یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,

|

وصیت نامه کوروش کبیر

  ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .

 

پسران من و شما ای دوستانم ، پایان عمر من فرا رسیده است . من این حالت درگذشت را بنا بر آثار و قراینی درک می کنم . وقتی که از میان شما رفتم باید به وسیله گفتار و عمل نشان دهید که مرد سعیدی بوده ام .هنگامی که کودک بودم و باز در اوان جنوانی و روزگار سالخوردگی از نعمتها و خوشیهای هر یک از آن مراحل نیک برخوردار شده ام ، با مرور زمان بر قدرتم پیوسته افزوده شده است اما در زمان کهولت نا توان تر از عهد جوانی نبوده ام و به خاطر ندارم اقدام به کاری کرده باشم و یا چیزی طلب نموده باشم ولی کامیاب نشده باشم .به علاوه دوستانم را به وسیله نیکیها بهره مند و خوشبخت و دشمنان خود را خوار و زبون کرده ام و این سرزمین نیاکان خویش را که پیش از من نام و نشانی در آسیا نداشت به اوج ترقی و تعالی رسانیده ام و حتی یکی از کشورهای مسخر خویش را از دست نداده ام . در سراسر زندگی به آنچه خواسته ام رسیده ام و همواره نگران که مبادا به شکستی دچار آیم یا خبر نکبت باری بشنوم و همین بیم و نگرانی مانع از آن شد که به شیوه سبک سران زیاده از خود راضی و غره شوم . اینک که از میان شما می روم پسرانم را باز می گذارم ،همان فرزندانی که هدیه خدائی اند . وطن خود و دوستانم را سرفراز می گذارم و می گذرم . شکی نیست که همگان مرا خوش بخت خواهند پنداشت و یاد مرا ارجمند و گرامی خواهند داشت . اکنون باید دستوراتی راجع به کشورم و دستگاه پادشاهی خویش بدهم تا پس از درگذشتم میان شما اختلافی پیش نیاید . ای پسرانم ، من هر دو شما را یکسان دوست دارم . اما فرزند ارشدم را که بر اثر عمر طولانی تر تجربیات بیشتری دارد رهبر جرگه آزاد مردان و راهنمای کار و عمل بر می گزینم . خودم نیز در وطنم که خانه عزیز همه ماست به همین گونه بار آمده ام که در قبال بزرگتران ، برادران و هم وطنانم در شهر یا جلسات و یا در حین مذاکرات گذشت و مدارا نمایم . هر دو شما را هم به همین سان پرورش داده ام که نسبت به بزرگتران خود احترام نمایید و دیگران که از شما جوان ترند شرط و ادب و احترام را رعایت نمایند . اینها موازین و قواعدی است که به دست شما می سپارم و آن حاصل تجربه های زندگی و موافق با عادات و رسوم ملی و جزو آیین ماست .

 

ای کمبوجیه ، پادشاهی توراست و این عین مشیت خداوندی است و تا آنجا نیز که به خودم مربوط است و به تو ای تانا اوکسار ( بردیا )حکومت خطه های ماد ، ارمنستان و کادوسیان را می سپارم . هر چند که پهناوری حصه برادر ارشدت بیشتر است و او عنوان شاهی نیز دارد تو با یان سه قطعه سهم خویش به عقیده من خوشی بیشتری خواهی داشت و گمان نمی کنم که از اسباب کامیابی و رفاه چیزی کم و کسر داشته باشی . آنچه دل و جان آدمی را وجد و جلا می بخشد در اختیار توست اما به آنچه دور از اختیار و دسترسی است ولع نمودن و غم گرفتاریهای بسیار داشتن ، از رشک کامیابیهای من دمی نیاسودن ، در راه دیگران چاه کندن و یا خود در دام بلا افتادن ، اینها نصیب و بار برادر تاج دار توست و موانعی است که مجال و فراغتی برای آسایش او باقی نخواهد گذاشت و تو ای کمبوجیه خود بهتر می دانی و گفتن من لزومی ندارد که آنچه تخت و تاجت را حفظ کند این عصای شاهی من نیست بلکه وجود یاران صدیق و وفا دار است . صداقت آنها نگهبان حقیقی تو وو مایه اقتداری است که هیچگاه بی هوده نخواهد بود . ولی همیشه در این اندیشه باش که درستی و وفا مانند علف صحرا به خودی خود رشد و نما ندارد ، زیرا اگر نهادی بود در همه افراد یکسان مشاهده می گردید . چنان که خاصیت تمام مواد طبیعی نسبت به همه افراد بشر مساوی است . هر رهبری باید پیروانی صدیق برای خود فراهم سازد و این منظور با تهدید و زور حاصل شدنی نیست بلکه لازمه آن احسان و مهربانی است .خداوند رشته محکم برادری را استوار فرموده است که اثرات و نتایج بی شمار دارد . شما نیز رفتار خود را بر این قاعده آسمانی نهاده آن را وسیله مهر ورزی متقابل قرار دهید . هر گاه چنین کنید هیچ قدرتی دیگر بر نیروی دو برادر چیرگی نخواهد یافت . آن کسی که در فکر برادر است به خویش نیکی می رساند . چه کس دیگری به قدر برادر خواستار بزرگی و سربلندی برادر است ؟ و چه کسی به وسیله ای دیگر مگر اقتدار برادر مصون از خطر ؟ ای تانا اوکسار مبادا هیچ کس بهتر و بیشتر از تو نسبت به برادرت اطاعت نماید و در حمایت وی از تو کوشا تر باشد . برکات قدرت او و یا ادبار و بدبختی او زودتر از هر کس به تو خواهد رسید . پس خودت انصاف بده که در ازای کمترین محبت از کدام ناحیه خیر و خوشی بیشتری انتظار توانی داشت و در مقابل مدد و حمایت خودت یاری و حمایت بیشتر ؟ آیا سخت تر از سردی و برودت بین دو برادر چیزی هست ؟ کدام قدر و احترامی گرامی تر از احترام متقابل دو برادر می شود ؟ ای کمبوجیه تو نیز بدان که فقط برادری که در قلب برادر کانون محبتی دارد از مکر و فسون مردم زمانه مصون خواهد بود . ای هر دو فرزندم شما را به خدایان اجداد خویش سوگند می دهم که اگر به خوشنودی خاطرم علاقه دارید با هم خوب باشید و خیال نکنید چون از میان شما بروم پاک نیست و نابود شده ام . شما با دیدگان ظاهری خود هیچگاه روحم را ندیده اید اما همواره شاهد اثراتش بوده اید . ایا ندیده اید که روح مقتولان چه اتشی در جان جنایت کاران می افکند و شراره انتقام چه طوفانی در وجود تبهکاران بر می انگیزد ؟ آیا خیال می کنید اگر آدمیان می دانسته اند که ارواح آنها هیچگونه قدرتی ندارد باز احترام و ستایش مردگان دوام می یافت ؟

 

ای فرزندانم بدانید که هستی روح انسان فقط تا وقتی نیست که در این تن فانی است و تا از بدن رفت ، نابود می شود . نه ، به عقیده من تا موقعی که روح در کالبد ماست مایه زندگی تن است و این تصور به نظر من دور از امکان که با جدایی از بدن بی جان ، روح نیست و نابود می گردد . برعکس پس از رهایی از تن که سرانجام پاک و منزه و از بندها آزاد می شود به عالی ترین مدارج عضم و تعالی خواهد رسید . وقتی که بدن ما به حالت انحلال افتاد هر یک از اجزای ترکیبی آن به عنصر اصلی خود باز می گردد . در هر حال خواه روح فانی شود یا باقی بماند ، باز دیدنی نیست . ملاحظه کنید این دو عامل توامان کامل ، یعنی مرگ و خواب چه شباهت عظیمی با هم دارند . در خواب است که روح انسان حد اعلای جنبه ملکوتی خود را باز می یابد و آنچه را که شدنی است و در پیش است در می یابد زیرا که در حالت خواب بیش از هر موقع دیگر روح آزاد است . پس اگر آنچه می گویم حقیقت باشد و روح فقط از بدن جدا و آزاد می شود بر شما است که در تکریم و نیایش روح من بکوشید و به آنچه اندرز می دهم رفتار کنید و اگر هم چنین نباشد و هستی روح به بقای تن بسته باشد و فانی می شود ، خداوند همواره جاودانی است و بر همه امور عالم ناظر و قادر متعال و نگهبان نظم کرداری جهان است و عظمت و خیر او به وهم و خیال در نیاید .

 

ای فرزندان ، پس از خدا بترسید و هرگز در پندار و گفتار و رفتار به راه گناه نروید .بعد از پروردگار ، انتظارم از شما این است که به افراد بشر که در نتیجه زاد و ولد جاودانی هستند احترام بگذارید ، زیرا که خدایان شما را در ظلمت مستور نمی دارند بلکه کردار شما در انظار نیک هویدا است . هر گاه اعمال شما قرین نیکی و داد باشد نفوذ و قدرت شما درخشان خواهد نمود ، اما اگر در صدد صدمه و آزار یکدیگر برآیید اعتماد همگان از شما سلب خواهد شد ، چون تا معلوم شود که نسبت به کسی که بیش از همه باید احترام و محبت ورزید اندیشه آزار دارید ، هیچ کس اگر خود نیز مایل باشد باز به شما اطمینان نخواهد داشت .پس اگر سخنانم به اندازه کافی خوش اثر و نافذ باشد و به رعایت وظایف خود نسبت به یکدیگر آشنا می شوید چه بهتر و گرنه تاریخ که بهترین مربی است به شما درس عبرت خواهد داد . زیرا که والدین همواره درباره فرزندان خویش علاقه دارند و برادران نسبت به یکدیگر . اما مواردی هم بر خلاف این قاعده طبیعی پیش آمده است . از این رو خود درست بنگرید که کدام راه نتیجه بهتری داشته است و ار آن پیروی کنید که عین صلاح و رستگاری است .

 

وقتی که از دنیا رفتم بدنم را در تابوت زر یا نقره و یا هر گونه حفاظ دیگری نگذارید ، بلکه هر چه زودتر دفن کنید و چه بهتر که در آغوش خاک که مادر همه نعمتهای نیک و نازنین است و نگهبان چیزهای خوب و سودمند ، آرام گیرم . من در همه عمر خود خواستار خیر و صلاح آدمیان بوده ام و بس نیکو است که در دل خاک که ولی نعمت بشر است بمانم . ایرانیان و یارانم را بر مزارم فرا آورید تا شریک آسودگی و سعادتم باشند و تهنیتم گویند که سرانجام ، رستگار از دنیا رفته ام و دیگر بار غصه و ادبار ندارم . خواه من با خدایان قرین شوم و یا نا کام به همه آنها که هنگام دفن جنازه ام حضور دارند ، پیش از فرا رفتن به خاطر وجودی که سعادتمند زیسته است بخششها کنید و این آخرین حرفم را نیز در خاطر یسپارید : « اگر بخواهید دشمنان خود را خوار کنید ، با دوستان خویش خوبی کنید »

 

امید وارم از این مطلب لذت برده باشید،نظر یادتو نره

یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,

|

دین و آیین هندی ها

 

hindu india  New Delhi Temple خدایان و مقدسات مردم هند | تاریخ ما Tarikhema.ir

معبد اسوامینایاران آکشاردهام در دهلی بزرگترین معبد  در جهان

هندوستان از گذشته های دور سرزمین عجایب جهان بوده است و در چند دهه ی اخیر بسیار مورد توجه جهان غرب قرار گرفته است به طوریکه امروزه تمام اطلاعات مربوط به تمدن و ادیان و افسانه های  در سایتهای اینترنتی بسیاری قرار گرفته و کتابهای مذهبی و تاریخی آن به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است.در چنین شرایطی باعث تاسف است که ما ایرانیان با وجود داشتن تمدنی مشترک با هندوستان, اطلاعات اندکی از این سرزمین در اختیار داریم. هندوستان با بیش از ۱ میلیارد جمعیت, دموکراسی ترین کشور جهان سوم است و مردمی خونگرم و مهربان دارد.۹۹% از جمعیت  را هندوان( پیروان هندوییسم) تشکیل می دهند.از آنجا که آیین غالبترین مذهب هندوستان است و آشنایی ما با این آیین چندان زیاد نیست, در این مقاله به بررسی مختصری از مقدسات  و قوانین آن می پردازیم.

hindu india  TibetianGanpati خدایان و مقدسات مردم هند | تاریخ ما Tarikhema.ir

: سرزمین رودها

در حیات هندو, رودخانه ها نقش بسیار مهمی بازی می کنند.زیرا رودها برای هندوان مقدس هستند اما این تقدس و پرستش به معنی کفر ابتدایی و یا شرک آنان نیست, بلکه ریشه در فرهنگ و تمدن کهن تری دارد که پیرو احترام به طبیعت است, همانگونه که در نزد زرتشتیان باستان بوده است.

رودخانه های مقدس برای هندوان:

۱- گنگ: مقدس ترین رود هند است .الهه گانگا این رود را نگهبانی می کند.گنگ از هیمالیا سرچشمه می گیرد و از شهرهایی مثل بنارس, هردوار , الله آباد, وراندابن و…می گذرد. بر طبق افسانه ها گنگ از پای ویشنوVishnu( خدای نگهدارنده زندگی در زمین) جاری شده و پس از گذشتن از گیسوان  Shiva(خدای فنا و نابودی) به زمین می رسد. هندوان معتقدند که غسل در گنگ, گناهان کبیره را می شوید و اصولاً غسل در رودهای مقدس به هنگام کسوف و خسوف واجب است.آنها همچنین خاکستر و استخوانهای نیم سوخته ی مردگان خود را با مراسمی خاص در آب گنگ می ریزند.

hindu india  Valmiki Ramayana خدایان و مقدسات مردم هند | تاریخ ما Tarikhema.ir

والماکی رامایانا

۲- سند: دومین رود مقدس هندوان است و نام هندوستان نیز از همین رودخانه گرفته شده است. نام قدیم سند, سندو , بوده است و ایرانیان باستان آن را ,هندو, نام نهادند و در اثر گذر زمان هندو به نامی برای این سرزمین تبدیل شد و هندوستان یعنی “سرزمین رودها”. شاید جالب باشد بدانید که نام لاتین هند, یعنی ایندیا Indiaنیز از همین رود سند برداشته شده است.یونانیان باستان در زبان خود سند را ایندوسIndus می نامیدند و ایندیا با کمی تغییر از ایندوس برداشته شده است.البته لازم به ذکر است که نام قدیم هند در زبان سانسکریت ” بهارات” (Bharat)می باشد. رود سند نیز از هیمالیا سرچشمه می گیرد و به دریای عرب می ریزد.
۳- برهماپوترا(Brahmaputra): از کوههای هیمالیا واقع در تبت سرچشمه می گیرد و رودخانه ای طوفانی است.
۴- جمنا (yamuna): از پنج آب (پنجاب) به سمت جنوب جاری می شود و دهلی را مشروب می کند و شکوه تاج محل در آگره را در آبهای خود منعکس می کند.جمنا با افسانه های مربوط به کریشنه وابسته است.
۵- سرسوتی(Saraswati): رودخانه ای مقدس که در دوران باستان , در کنار آن قربانی های ودایی انجام می دادند و عالمان ودایی در حوزه این رود زندگی می کردند. سرسوتی نام الهه علم و دانش است.
سایر رودهای مقدس هندوستان در جنوب هستند و شامل رودهای گوداوری, کاوری , نرمدا و تاپی می باشند.

گیاهان مقدس :

درختان و گیاهان نیز به عنوان یکی از مظاهر طبیعت , مورد احترام هندوان هستند به طوریکه آنها پیش از قطع یک درخت او را ستایش کرده و عذر خواهی می کنند که این نوع احترام به طبیعت با فرهنگ سرخپوستان بسیار مشابهت دارد. مقدس ترین گیاه هند , انجیر مقدس(Pippala) است که نماینده ویشنو است.این درخت حتی مورد احترام بوداییان نیز هست زیرا معتقدند که بودا زمانیکه زیر سایه این درخت نشسته بود, به حقیقت دست یافت. از دیگر درختان مقدس می توان از درخت پنبه ابریشم نما, درخن تمالا , درخت ویلوا و درخت شمی نام برد.
گل ها نیز بسیار مورد توجه و علاقه هندوان هستند.آنها تقریبا در اکثر مراسم خود از گل به اشکال مختلف استفاده می کنند. گل سرخ چینی برای , گل سفید برای ویشنو , گل نیلوفر برای لکشمی(Laxmi) (الهه ثروت و خوشبختی) , گل زرد برای سرسوتی, گل انبه به خدای کام وگل نیلوفر سرخ برای  , نمونه هایی از تقدیم گل به  هستند.

hindu india  Vishnuvishvarupa خدایان و مقدسات مردم هند | تاریخ ما Tarikhema.ir

کوههای مقدس:

مقدس ترین کوه هندوستان هیمالیا است.( هیمالیا در لغت از دو جزء تشکیل شده است.یکی هیما-به معنی برف و سرما و دیگری لیا- به معنی خانه و انبار و هیمالیا در کل به معنی “خانه برف” است)هیمالیا از این جهت مقدس است که در گذشته محل زندگی  بوده است. در مقابل کوههای بلند هیمالیا در جنوب, چند رشته کوه و تپه نیز در جنوب هند وجود دارند که ویندهیا (Vindhia)نامیده می شوند.ویندهیا در زبان هندی به معنی کوه جنوبی می باشد و افسانه های زیادی در مورد این کوه وجود دارد.

نوشته های مقدس:

مهمترین و معتبرترین نوشته های مقدس هندوان که بین تمام فرق هندو مورد قبول است, عبارت است از: -کتب (Veda) – براهمن (Brahmana) – آرنیک (Aranyaka) -اوپانیشاد(Upanishad) – پوران(Purana) – راماینه (Ramayana) -مهابهارت( هند بزرگ) (Mahabharat) -آگم ها (Agamas) -پنج راتره (pancara tras) -تنتره(Tantras)
این نوشته ها در یک زمان فراهم نیامده و متعلق به ازمنه متوالی است

خدایان(شخصیت های مقدس):

شاید با شنیدن نام خدایان, این تصور پیش آید که هندوان بت پرست هستند و از وجود خدای یکتا بی خبرند.اگرچه هندوان در ظاهر بت می پرستند اما حقیقت این است که دانایان,حکیمان و هندوان با سواد, خدای یکتا را می پرستند و معتقدند که ذات مطلق الهی یگانه است ولی قشر فقیر و کم سواد هندوستان تا حدود زیادی به همان مظهر مادی توجه دارند و آن را می پرستند اما این نیز به معنی کفر آنان نیست.هندوان معتقدند که این خدایان, مظاهر گوناگون همان خدای یکتا هستند در این باره در ریگ (یکی از چهار ودای موجود)آمده است :
” بر هر ثابت و جنبنده و نیز بر هر آنچه را ه می رود وبر هر آنچه می پرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ,تنها یک خدا فرمانروایی می کند.”
در واقع باید گفت که حقیقت یکی بیشتر نیست اما به نامها و شیوه های گوناگون توصیف می شود.
آفریدگار در این آیین , برهما (Brahma)نامیده می شود که مظهر آفرینش است.سایر خدایان مهم هندو عبارتند از:
-ویشنوVishnu(خدای مظهر بقا و زندگی روی زمین)
- شیوا Shiva(خدای فنا و نابودکننده و وحشت آور اما نام او در سنسکریت به معنی مهربان نیز هست.)
-سرسوتیSaraswati(الهه ی علم و دانش و همسر برهما.سرسوتی دختر شیوا از همسرش پاروتی است)
-لکشمی Laxmi(الهه ی ثروت و خوشبختی و همسر ویشنو. و خواهر سرسوتی)
-شکتیShakti( الهه قهر و نابودی و همسر شیوا)
-گانشا Gnesha( خدای علم و دانایی که سری همچون سر فیل دارد و پسر شیوا است.)
-کالیKali (الهه مرگ)
-رام چندر Ram chandar(رام ماه مانند که یکی از مظاهر ویشنو روی زمین است.)
-کریشناKrishna(هشتمین مظهر ویشنو است.)
-ایندرا Indra(خدای باستانی اقوام آریایی که خدای رعد و برق است)
-اگنی Agni(خدای آتش و تجسم آتش مقدس است.ِاگنی از دیر باز توسط آریاییان باستان پرستش می شده است و هنوز هم آثار تقدس آتش میان هندیان و زرتشتیان وجود دارد.اگرچه زرتشتیان آتش پرست نیستند اما تقدس آتش متعلق به فرهنگ پیش از زرتشت است و تا کنون نیز باقی مانده است.)
-گرودهGaruda(رئیس پرندگان که نیمی از بدنش انسان و نیم دیگر پرنده است و مرکب ویشنو است.)
- Suryaو ماهSoma وبسیاری خدایان دیگر

شهرهای مقدس:

شهرهای مقدس و زیارتگاههای هندو عبارتنداز:
۱-اجودهیا یا آیودیا(Ayodhya): این شهر در شمال هند واقع است و بنابر داستانهای هندو،این شهر پایتخت سلاطین سلسله ماه و از آن جمله رام چندر بوده است.
۲-اوانتی(Avanti): از شهرهای قدیمی هند است و امروزه اوجین(Ujjayina) نامیده می شود.گویند کریشنه در این شهر بزرگ شده است.
۳-گایا(Gaya):شهر گایا واقع در ایالت بیهار در شمال هند است.
۴- (Kashi): مقدس ترین شهر هندوان است.نام قدیم آن “بنارس” است و پس ازآن  و بعد هم وارانسی نامیده شده است.شهر بنارس در ساحل شمالی رود گنگ احداث شده است.
۵-کانچی(Kanchi): این شهر در نزدیکی چنای یا مدرس قرار دارد.
۶- متهورا(Mathura):نام یک شهر قدیمی است که اکنون شهر جدیدی روی آن ساخته شده است.بنابر روایات هندو این شهر زادگاه کریشنه است.شهر متهورا در کنار رودخانه مقدس جمنا در شهر آگره واقع شده است و هر سال هنگام عید هولی زایران کثیری به این شهر می روند.
۷-دوارکا(Dvaraka):این شهر در ساحل رود کاتهیاور است و گویند که پایتخت کریشته بوده است.
۸-هردوار: این شهر در مجاورت رود گنگ است.و در آن کشتن حیوانات و حشرات ممنوع است و حتی خوردن تخم مرغ هم ممنوع است
۹-پوشکر(Pushkar): نام این شهر به معنی نیلوفرآبی است و در ایالت راجستان قرار دارد.

روزهای مقدس(اعیاد):

در آیین هندو روزهای مقدس بسیار زیاد است و به مناسبت هر روز جشن مخصوصی بر پا می شود.این جشن ها به منظور نزدیکی به معبود از طریق ستایش و شادی و امید است و سبب پاک شدن گناهان می شود.چند عید مهم عبارت اند از:
-دیوالیDiwali: جشن سال نو در شمال و غرب هند
-ویشوVishu:جشن سال نو در ایالت کرالا در جنوب
-عید هولیHoli: جشن رنگ که مردم پودرهای رنگی و آبهای رنگی به یکدیگر می پاشند.
-دورگا پوجاDurgapuja: جشن پیروزی رام بر دیو پلید راونا که شرح آ، در راماینه آمده است.
-جانمشتامیJanmashtami: جشن تولد کریشنه
-گانش چاتورتهیGanesh chatuthi: جشن ستایش گانشا
-ماها شیوراتریMahaShivratri: جشن ستایش شیوا
هر یک از این جشن ها دارای چندین افسانه و داستان هستند که هر کدام در نوع خود شنیدنی است.

سرزمین یوگا:

بسیاری از ما کلمه یوگا را به عنوان شناسهای از هندوستان شنیده ایم و کتابهای بسیاری در این زمینه به فارسی موجود است.
یوگا(جوگ) Yogaبه معنی انضباط فکری است و در مفاهیم متعددی استفاده می شود مثل تمرکز فکر،مکاشفه،اتحاد روح با ماده،استغراق،اتصال و هر عملی که موجب انضباط فکری شود.کلمه یوگ از فعل یوج(Yuj) مشتق شده است و به معنی بستن و مهار کردن حیوان سرکش است (وشاید از این نظر با کلمه یوغ در فارسی مشابهت داشته باشد اگرچه یوغ در حال حاضر در فارسی فعل نیست.)پس یوگا یعنی اینکه انسان نفس سرکش خود را مهار کند تا بتواند در نهایت به روح کیهانی و اعلی متصل شود.یوگا بر خلاف تصور،از آیین بودا برنخاسته بلکه متعلق به آیین هندو است و شامل تمرینها و مراحل بسیاری می باشد که برخی از آنها در یوگا سوتره آمده است.

:

آیین هندو،قدیمی ترین و کهن ترین مذهب زنده جهان است و اکنون بالغ بر ۹۰۰ میلیون هندو از آن پیروی می کنند.،مکتبی ماورای طبیعی است و اجازه نمی دهد که پیروانش فقط به دنیا یا آخرت دلخوش کنند.زیرا هدف بزرگتری را دنبال می کند و آن دست یابی به حقیقت زندگی است.منظور اصلی آیین هندو آن است که هر هندوی واقعی بتواند به حقیقت مطلق که برهمن نام دارد ،متصل شود.این حقیقت عبارت است از روحی ابدی که برتر و بالاتر از هرگونه علت و معلول و زمان و مکان است.
در مذهب هندو تمام کارها و اعمال مثل کارهای هنری،علمی،سنتی،سیاسی و اجتماعی،وسیله ای هستند برای رسیدن به رستگاری و به همین دلیل یک هندوی کامل،کارهای خود را با نیتی پاک و والا به درست ترین شکل ممکن انجام می دهد.
رقص نیز جزئی از آیین هندو است و جایگاه بسیار بالایی در فرهنگ آن دارد.زیرا رقص کاری مقدس است که از خدایان به انسان رسیده است.شیوا معتقد بوده است که تمامی کائنات همواره در حال رقص جاودانه ای هستند و او این رقص را ایجاد کرد و خودش به انجام آن می پرداخت.رقص هندی که بسیاری ازحرکات یوگا را در خود دارد،فقط برای سرگرمی یا تفریح نیست بلکه یک رقصنده با ایمان هنگام انجام این حرکات به حالت خلسه رفته و به آرامش دست می یابد.این رقص موجب نشاط و شادی روح وروان نیز می شود.
رقصها نیز انواع متنوع و مختلفی دارند.
مذهب هندو دستوراتی خاص در مورد غذای هندوان دارد.هندوان معتقدند که افراط در غذا سبب تنبلی جسم و انحطاط فکر می شود.اغلب هندوان در تمام طول عمر خود، لب به گوشت قرمز نمی زنند وعده ای نیز فقط گوشت مرغ و جوجه یا ماهی مصرف می کنند.
غذای هندوان غالباً شیر گاو و گاومیش و فراورده های شیر است اما شیر گاو زلئو و شتر را نمی خورند.برنج، جو،گندم،لوبیا،خردل،نارگیل،دانه های نباتی، انواع میوه و آجیل از غذاهای عمده هندوان است.همچنین مصرف سیر،پیاز،تربچه و قارچ برای هندوان و مخصوصا براهمن ها ممنوع است.اگرچه این قوانین، کمی عجیب به نظر می رسد، اما نرم خویی و آرامش و قناعت مردم این سرزمین، ناشی از همین تغذیه است.اهمیت ندادن به خوراک و توجه به روح و روان ، مهمترین دلیل پرورش عارفان و ریشیانRishi بزرگ در هند است.
از دیگر معتقدات هندوییسم، تناسخ است. اعتقاد به تناسخ روح به این دلیل است که هندوان می گویند، انسان در طول یک عمر کوتاه، نمی تواند به رستگاری و شعور الهی دست یابد و برای همین هر کسی سلسله ای از چند زندگانی دارد و در هر زندگی بر حسب کارهای زندگی قبلی به قالبی در می آید،گاهی در غالب انسان و خدایان و گاهی در قالب حیوان و گیاه و آنقدر به این تناسخ ادامه می دهد تا به حقیقت مطلق الهی پی برده و رستگار شود.
مذهب هندو،هم مذهبی ساده و ابتدایی است و هم مذهبی پیچیده و فلسفی است.بر همین اساس هر فردی از هر طبقه جامعه می تواند به آن بگرود و از آن استفاده کند.به همین دلیل نیز در جامعه هندو،هم عارفانی هستند که به مقصد عالی رسیده اند و هم عامیانی هستند که هنوز قدمی در راه مذهب برنداشته اند.
اخلاق اساسی هندوییسم، بر پایه طهارت،ضبط نفس،آزادی، راستی و بی آزاری است.بسیاری تصور می کنند که هندوییسم یعنی ریاضت،اما چنین نیست.هندوییسم از زهد و ریاضت طرفداری نمی کند و اصرار هم ندارد که پیروانش امیال نفسانی را به کلی سرکوب کنند.این تفکر مورد تایید پیروان مذاهب جینJain و بودا Buddhaاست اما هندوییسم برعکس، پیروانش را به ازدواج و تشکیل خانواده ترغیب می کند و یکی از مراحل برهمنی نیز ازدواج می باشد.
در هر صورت هندوییسم مذهبی است که اگر عمیقاً به آن نگاه کنیم، دستورات خوب و اخلاقی در خود دارد و معتقد به افراط و تفریط در هیچ کاری نیست بلکه میانه روی را توصیه می کند.با این حال هر فرد هندو آزاد است که بر حسب توان و خواست خویش، از این مذهب بهره برداری کند.
و سرانجام آنکه، هندوییسم می گوید،بشر ناآگاه است و نمی داند که ذات مطلق چگونه روح خود را در آفریدگان دمیده است.آغاز و پایان جهان، ماورای زمان است و زمان همانند پلی است میان ازل و ابد و چون انسان مادی ،اسیر در حصار زمان و مکان است، نمی تواند از ازل و ابد آگاهی داشته باشد.
جمله ای زیبا در بهگودگیتا (Bhagavad gita)هست که می گوید:
“آغاز هستی مخفی و وسط آن آشکار و پایانش ناپیدا است.”

چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,

|

تجارت در دوره ساسانی

تمرکزگرایی دولت تغییرات مهمی در تجارت آن دوره ایجاد کرد، علاوه بر آن استقلال شهرهای کاروانی سوریه و بین‌النهرین نیز از بین رفت. عموما بازرگانی تحت حکومت همراه با سلسله مراتب قانونی، به خوبی سازماندهی شده بود.

sasanians  404566 XHnthTyC5 تجارت در دوره ساسانیان | تاریخ ما Tarikhema.ir

در اواخر سده چهارم میلادی تهاجم بدویان به آسیای مرکزی و شرقی به طور قابل ملاحظه‌ای مانع تجارت در شرق شد. اما با این وجود ، توسعه دیوان سالاری پایدار در هر دو امپراتوری بیزانس و و رشد اهمیت تجارت بین آن ها و همچنین تجارت با شرق دور به پیشرفت در طول دوره خسرو اول (۷۹ _ ۵۳۱ م) و جانشینانش کمک کرد.

sasanians  cb44da469511434ada6666368e1b77cf7 تجارت در دوره ساسانیان | تاریخ ما Tarikhema.ir

در این مدت «سغدیان» فعال‌ترین بازرگانان جاده ابریشم بودند. چینی‌ها، میوه، شراب، آثار فلزی (به خصوص از آهن)، زره، ظروف شیشه‌ای و همه نوع سرگرمی‌های سغدی را وارد می‌کردند. برای مثال اسلوب و مضامین هنری ساسانی با طرح طاووس نر و اسب‌های بالدار روبه‌روی هم بر جامه‌های کتان ظاهر شد که در آسیای مرکزی، چین و حتی ژاپن عمومیت داشت. با این وجود اشیای کمی از این نوع و با منشاء ایرانی باقی مانده است.

sasanians  716115431240130322217147922492342231181387 تجارت در دوره ساسانیان | تاریخ ما Tarikhema.ir

برای فروش کالا از مهرهای گلی استفاده می کردند.

کشف مهر ساسانی در حفریات «مانتای» در سریلانکا بازتاب روابط تجاری بازرگانان ایرانی با سرزمین های دور دست است. نشانه های گستره تجارت بین‌المللی ساسانیان در آفریقا نیز مشاهده شده ، سکه‌های یافت شده در آن جا این مساله را تصدیق می‌کند.

منابع سریانی، پارسی میانه و تلموذی هم در مورد تجارت امپراتوری ساسانی اطلاعاتی به دست می‌دهند.

در دوره ساسانی، تیسفون مرکز بزرگ تجاری بین‌النهرین در ساحل دجله، جانشین بابل و سلوکیه شد.

هنوز هم جاده اصلی که از بالای بین‌النهرین، از نزدیک محل امروزی همدان _ تهران (ری )، به درون فلات ایران امتداد می یافت بود و از کنار صحرا می‌گذشت و از طریق خراسان به آسیای مرکزی یا به سمت هند می‌رفت زنده است.

نقشه‌ها و سفرنامه‌ها پیوستگی برخی راه‌های تجاری روزگار را آشکار می‌کند که هنوز در بیشتر آن ها تردد صورت می گیرد.

همچنین سفرنامه‌های باقی مانده از دوره ساسانی بر پیوستگی جاده‌های تجاری دلالت دارد که از سوریه و جنوب بین‌النهرین شمالی تا محل تلاقی دجله و فرات ادامه داشت، همان راهی که در دوره پارتیان نیز مورد استفاده بود. ضمن این که در امتداد تمام جاده‌ها عوارض و تعرفه از کاروان‌ها وصول می‌شد.

رومیان و پارتیان به ترتیب جای خود را به بیزانسیان و ساسانیان دادند که بر سر کنترل تجارت مزبور با هم رقابت می‌کردند. علی رغم جنگ‌های همیشگی، در امتداد راه‌های اصلی نمایشگاه‌ها و بازارهایی برپا می‌شد و حجم تجارت دائما در حال افزایش بود.

از کتب حقوق سریانی و «ماتیکان هزار دادستان» پهلوی این گونه استنباط می‌شود که تجارت ساسانیان تا حد زیادی در اختیار اتحادیه‌ها و شرکت‌ها یا خانواده‌های بازرگانی بوده که در زمینه قوانین و مقررات حاکم بر خرید و فروش تولیدات خبره بودند. از قوانین تقسیم‌ دارایی و توارث که در کتاب‌های قانون شرح داده شده تنها اندکی از آن باقی مانده است. به نظر می‌رسد مالکیت عمومی کالا، زمین و خانه‌ها شایع‌تر از مالکیت خصوصی بوده است.

اصطلاح «hambāyīh» (شراکت) نه تنها به روابط تجاری بلکه به سایر همکاری‌ها راجع به ساخت کانال های آبیاری و نظیر آن اشاره می‌کند.

در ابتدا جریان تجارت به جای داد و ستد، بر پایه نظام پولی استوار بود. سکه‌های نقره با عیار بالا که دولت ساسانی ضرب می‌کرد به عنوان پول تا واحد تورفان ترکستان نیز مورد استفاده بودند. این سکه‌ها همچنین در تجارت با نواحی بالای رود ولگا در روسیه و دریای سیاه نیز دارای ارزش بود. تجارت اخیر حتی در مقیاسی وسیع‌تر در دوره اسلامی نیز تداوم یافت. درهم نقره ساسانی مدلی برای سایر پول‌ها در شرق شد. درهم نقره ساسانی مدلی شد برای سایر پول‌هایی که در شرق، به ویژه نزد هپتالیان و یا در واحد بخارا ضرب می‌شد.

در خلال حاکمیت طولانی ساسانیان، این سکه فقط در موارد محدودی تحت تاثیر مسائل سیاسی، کم‌ارزش شد؛ یک بار در دوره پادشاهی شاپور اول (۲_۲۴۰ م) و بار دوم وقتی که پیروز (۴۸۴ _ ۴۵۹م) مجبور شده بود، غرامت سنگینی را به هپتالیان بپردازد.

مالیات‌ها و بهره‌ بالای وام‌ها باعث محدودیت بازرگانان در ایران عصر ساسانی می‌شد. بازرگانان در این زمره طبقات بالای اجتماع قرار نداشتند. برعکس آن در آسیای مرکزی آنها از احترام بیشتری برخوردار بودند.

در دوره ساسانی طبقه اعیان زمین دار در راس هرم جامعه بودند اما در مناطقی همچون بخارا و سمرقند بازرگانان بزرگ مهم‌ترین نفوذ را در همه امور حکومتی داشتند. نکته مهم این که منابع مکتوب آسیای مرکزی، کتیبه‌ها و همچنین نامه‌ها، بیشتر به ساخت کانال‌ها یا مخازنی برای آب و یا به امور مالی اختصاص دارند، در صورتی که کتیبه‌های ساسانی دارای مضامین مذهبی یا سلطنتی هستند.

مقارن با اواخر دوره ساسانی رقابت با بیزانس برای کنترل تجارت هند تشدید شد. ساسانیان بحرین و عمان را در کنترل داشتند و در سال ۵۷۰ م یمن یک پایگاه ایرانی شد. «کوسپاس» رقابت بین بازرگانان بیزانس و ساسانی را در ساحل غربی هند توصیف کرده و «پروکوپیوس» اظهار می‌دارد که ایرانیان تمام تجارت هند را در دست داشتند.

در خصوص تجارت مناطق شمالی، اطلاعات قابل مقایسه نیست، اما مقادیر زیادی سکه‌های نقره، ظروف و سایر آثار ساسانی و یا از آسیای مرکزی در روسیه پیدا شده است. این یافته‌ها به ویژه وقتی با مقادیر اندک نقره بیزانس مقایسه شود مدرکی برای تسلط ساسانیان بر این مسیر محسوب می‌شوند. ایرانیان از شمال خزر، کهربا، عسل، موم و سایر کالاها را وارد می‌کردند.

در طول ، طلا به قیمت بالایی در هند به فروش می‌رفت. به نظر می‌رسد این مساله که دلیل عمده به دست نیامدن اشیای زرین، غیر از سکه‌های طلا، از آسیای مرکزی و ایران بوده تقریبا از آغاز عمومیت داشته است. در اوایل سده دوم قبل از میلاد کوشانیان، آخرین سلسله شرق فلات ایران بودند که مقادیر معتنابهی سکه‌های طلا در روزگار باستان ضرب کردند. حکام بعدی غالبا نقره ضرب می‌کردند، البته این بدان معنی نیست که معادن طلای کوه‌های آلتایی، تیان‌شان و جاهای دیگر از تولید دست کشیده باشند. طلا بیشتر از آسیای مرکزی و ایران به جنوب بوده می‌شد.

sasanians  Iran Sasanian Dynasty Map5 تجارت در دوره ساسانیان | تاریخ ما Tarikhema.ir

تجارت داخلی شاهنشاهی ساسانی نیز دارای اهمیت بود. کالاهای اصلی شامل اجناسی چون مواد غذایی، جبوبات، شراب، خشکبار، روغن خوراکی و مانند آن می‌شد که کمتر جنبه تجملی داشتند. همچنین پارچه، لباس، ظروف شاهنشاهی ساسانی و در آسیای مرکزی یافت می‌شد. احتمالا در هر دو ناحیه محصولات لبنی، گوشت، پشم و فرش‌های بافته‌ شده با وسایل و ظروف معاوضه می‌شد. مواد غذایی توسط روستاییان ساکن تهیه می‌شد.

قوانین و مقررات، معاملات داخلی را نیز همانند تجارت بین‌المللی نظم می‌بخشید. شرکت ها تامین محصولات مورد نیاز بازار را تقبل می‌کردند که خانواده‌ها یا تجار بزرگ در آن جا (بازار) محصولات یا خدمات را به معرض فروش می‌گذاشتند.

اطلاعاتی در دست نیست که آیا سیستم پستی همانند دوره هخامنشیان وجود داشته است، اما پیک‌ها و کاروان‌ها، پیغام‌ها و کالاها را به هر سو می‌رساندند. می‌توان پذیرفت که سازمان‌های خصوصی و حکومتی، بازرگانی درون مرزهای شاهنشاهی را اداره می‌کرده‌اند، البته، درک ما در این رابطه غیر مستقیم و از طریق کتاب‌های قانونی است.

گسترش وسیع تجارت در دوره اسلامی به مقدار زیادی مرهون تجربیات پیشین ساسانیان و مردمان آسیای مرکزی بوده است. اما همچنان که مرزهای خلافت اموی فراتر از حدود امپراتوری‌های ساسانی و آسیای مرکزی رفت، تجارت و بازرگانی نیز به سطوح سابق خود بازگشت.

از بین رفتن بسیاری از مرزهای داخلی، گذشته از انحصارات تجاری بیزانس و ساسانی، پیشرفت قابل ملاحظه‌ای به خصوص برای حکومت‌های واحد آسیای مرکزی به ارمغان آورد.

 

8 شهريور 1391برچسب:,

|

عکس هایی از تخت جمشید

 

persian photos persepolis  3D2 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir
 

persian photos persepolis  3C8 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  3C9 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  3D10 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

 

 

persian photos persepolis  3F1 72dpi قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  2 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  22011222021214743176135663816323510932179141 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  104248184681130185107151153929425110486169 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  4122813911414982982222209921013024512822 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  975314857531281211721724925215612184119 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  73217164131268519716213116214515215161113175 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  16193247193184201220108138145419977242161145 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

 

persian photos persepolis  226216612121217222122578024018332920394 قدیمی ترین عکس های تخت جمشید | تاریخ ما Tarikhema.ir

قدیمی ترین اسناد شاهی

8 شهريور 1391برچسب:,

|

آتنا الهه خرد در یونان

 

 

 

تولد

زئوس چنان از خرد متیس(همسرش) هراسان شده بود که وی را فریفت تا یه شکل مگسی در آید و او را بلعید. پس از مدتی دچار سر درد شدیدی شد. تیتان ارباب شفا، پرومتیوس، سر او را تبر شکافت و آتنا به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه از پیشانی زئوس خارج شد. آتنا با این که از عقل و خرد مادرش برخوردار بود، اما به پدر برتری نجست.

 

ویژگی‌ها

علی رغم اینکه او در نبرد شجاع و خشن بوده اما زنی جنگجو به شمار نمی‌آمده زیرا نبردهای او همه برای دفاع از حریم خانه و شهر در مقابل دشمنان بوده است. اما گاهی هم بی‌رحمانه انتقام می‌گرفت. مثلاً زنی پارچه‌باف به نام آراخنه ادعا کرده بود دست‌ساخته‌هایش نسبت به دست‌ساخته‌های آتنا برتری دارد.آتنا او را به مبارزه طلبید و بعد از پیروزی، او را به عنکبوت تبدیل کرد.
او همچنین با تیتانی به نام پالاس جنگید و او را کشت، پوستش را بالاپوش خود کرد و نام او را به نام خود افزود، چنان‌که در ایلیاد گاهی هومر او را پالاس می‌خواند. در همان مرجع می‌خوانیم که جنگ‌افزار محبوب او نیزه‌ای از چوب درخت زبان گنجشک (ون) با نوک برنجی بوده است.
آتنا ایزدبانوی شهر و شهرنشینی، صنایع دستی و کشاورزی است. او برای تربیت و رام کردن اسب، افسار را اختراع کرد. از دیگر سازه‌های او می‌توان به دوک نخ‌ریسی، چنگ، دیگ، شن‌کش، گاوآهن، کشتی و ارابه اشاره کرد. او فرزند محبوب زئوس به شمار می‌آمده است. به همین خاطر اجازه یافت تا از اسلحه پدرش (آذرخش) استفاده کند. درخت مورد علاقهٔ او زیتون و پرنده او جغد (به علامت خرد) بوده است.
رومیان نیز این ایزدبانو را می‌پرستیدند و او را مینروا می‌خواندند
.


آتنادرجنگ تروا

او در جنگ تروا از طرافداران یونانیان بود و چون خدایان در جنگ درگیر می‌شوند، آتنا آرس را با سنگی به خاک می‌افکند و چون آفرودیته به یاری سربازی می‌شتابد و در نجات او می‌کوشد، آتنا ضربتی بر سینه او وارد می‌کند و بر زمینش می‌زند. هم‌چنین به هراکلس و اولیس کمک‌های فراوانی کرد

ظاهر آتنا : زن جوانی که کلاه خود پوشیده و زره در دست دارد و اغلب همراه یک جغد کوچک است .

سمبل آتنا : جغد، به نشانه ی هوشیاری و خرد؛ سپری کوچک که تصویری از سر مدوسا روی آن است .

قدرت های آتنا : منطق، هوش، مدافعی قدرتمند در جنگ ها اما همینطور صلح جویی قدرتمند .

قهرمان های مورد علاقه ی او : اودیسه، پرسیوس .

حقیقتی جالب درباره ی آتنا : یکی از القاب او " چشم خاکستری " (Grey-eyed) است . آتنا به یونانیان درخت زیتون را بخشیده . برگ های زیرین درختان زیتون خاکستری رنگ هستند . میگویند، وقتی که باد برگ ها را تکان میدهد، یکی از چشمان آتنا نمایان میشود .

8 شهريور 1391برچسب:,

|

اسکندر مقدونی

 ایران در طول تاریخش سه هجوم بزرگ را از سر گذرانده. در بین مهاجمانی که به ایران تاخته اند. اسکندر مقدونی اولین بوده. درباره اسکندر قضاوت‌های متفاوت و متناقض زیادی وجود دارد. لقب او در ایران باستان «گجسته» به معنای ملعون (در زبان پهلوی) بود و بعد از اسلام با مخلوط شدن با او شخصیت قرآنی«ذوالقرنین»، برعکس مورد توجه قرار گرفت و به افسانه‌ها راه پیدا کرد و حتی شاعران او را در «اسکندرنامه»‌ها ستودند. تحقیقات جدید پژوهشگران نشان داده که درباره او اشتباهات زیادی شده و اولا، «ذوالقرنین» مورد ستایش در قرآن بیشتر قابل تطبیق با کورش هخامنشی است و در ثانی، آن اسکندر قابل احترام در تاریخ شخصیتی دیگر با نام اسکندر مغانی یا اسکندر ارومی ‌است. به هر حال، خود اسکندر هر کسی که بوده، عصر او اولین باری بود که یونانی‌ها از زندگی دولت – شهری به زندگی تحت یک حکومت مرکزی رسیده بودند و حالا فکر انتقام از ایرانی‌ها را که از زمان داریوش و خشایارشا مدام به آنها حمله می‌کردند، در سر داشتند. آنها اصلا ً چشم نداشتند پادشاهی بزرگ هخامنشی را ببینند. آن موقع ایران آن قدر بزرگ بود که اگر مرد جوانی می‌خواست با اسب یک بار طول مرزهای ایران را طی بکند، شاید هرگز نمی‌توانست تا پایان عمرش به نقطه شروع حرکت برسد. خود اسکندر هم از طرفی تحت تأثیر معلم معروفش، ارسطو، آرزو داشت فرهنگ یونانی را در جهان گسترش بدهد و از طرف دیگر تحت تأثیر القائات مادرش که خودش را نواده آشیل افسانه‌ای می‌دانست، دوست داشت «ایلیاد»ی دیگر به پا کند. دست بر فضا، هخامنشی‌ها هم ضعیف‌ترین دورانشان را می‌گذراندند و داریوش سوم در حالی پادشاه شده بود که باگوس نامی‌– خواجه یونانی حرمسرا – او را شاه کرده بود تا خودش همه کاره باشد. وقتی فیلیپ دوم به تحریک ایرانی‌ها ترور شد و اسکندر جوان 20 ساله به جایش نشست. داریوش سوم که به «دارا» (دارا یکی از القاب داریوش سوم بوده است) معروف بود، فکر کرد که دیگر هیچ خطری تهدیدش نمی‌کند. با سکه‌های «پادشاه بزرگ» یونانی‌ها هم از قبول پادشاهی اسکندر امتناع کردند و اسکندر درگیر یک جنگ داخلی شد که با خشونت تمام آن را سرکوب کرد و مثلا ً در «تب» هیچ مردی را زنده نگذاشت. حالا به دلایل اسکندر برای حمله به ایرانی‌ها، یک دلیل جدید هم اضافه شده بود. در بهار 334 قبل از میلاد، اسکندر در حالی که «ایلیاد» هومر را می‌خواند سوار بر کشتی شد و به سمت شرق حرکت کرد اسکندر هیچ وقت از شرق برنگشت.


1. جنگ گرانیک (334 ق.م)
وقتی اسکندر تمام قسمت‌های متمدن و نیمه متمدن اروپای آن روز را گرفت، دیگر جایی برای کشورگشایی‌هایش نمانده بود؛ به خاطر همین کمربندش را محکم بست و سوار اسب معروفش «بوسیفال» شد و پا در مسیر شرق گذاشت. اولین نبرد اسکندر با ایرانی‌ها کنار رود گرانیک انجام شد. در این جنگ سیاه ایران شامل سواره نظام ایرانی بود که در خط مقدم بودند و پیاده نظام اجیر یونانی که ذخیره به حساب می‌آمدند. ممنن، جنگ سالار یونانی داریوش پیشنهاد کرد سپاه اسکندر را به داخل ایران بکشند و بعد راه تدارکات آنها را ببندند اما داریوش قبول نکرد. ایرانی‌ها این طرف رود گرانیک مستقر شدند و استراژی شان را روی حجم زیاد تیراندازی گذاشتند. اما پارمنیون، استراژیست سپاه اسکندر حمله مستقیم و گذشتن از رود را انتخاب کرد. با این کار، صف تیراندازها به هم خورد. خود اسکندر هم زد به قلب ارتش ایران و مهرداد، داماد داریوش را کشت. اسکندر، از جلوی ایرانی‌های سواره فرار کرد و رفت سراغ یونانی‌های ذخیره. آنها هم به راحتی شکست خوردند و اسکندر جنگ را برد.
بعد از این شکست ممنن تصمیم گرفت از راه دریا به مقدونیه حمله کند. مردم آتن هم با او همراه بودند و ایران به او امید زیادی داشت، اما او ناگهان مرد و این حمله بی‌نتیجه ماند.

2. جنگ ایسوس (333 ق.م)
شکست گرانیک داریوش سوم تمام شد؛ به خاطر همین ظرف یک سال سپاهی درست کرد از 600 هزار جنگجو. داریوش با همین سپاه رفت و در ایسوس (در سوریه امروزی) منتظر اسکندر شد. از آن طرف در یونان آتنی‌ها شورش کرده بودند و اسکندر می‌خواست به کشورش برگردد. سپاه او خیلی اتفاقی با ایرانی‌ها رو به رو شد. محل جنگ یک دشت 2500 متری بود که برای لشکر بزرگ داریوش، زیادی کوچک بود. اسکندر هم دوباره با حمله مستقیم سپاه داریوش یک قمار دیگر کرد. سردارهای داریوش شجاعانه جنگیدند و حتی اسکندر را هم زخمی‌ کردند، بالأخره اسب‌های سفید ارابه داریوش که بیشتر زیبایی داشتند تا توان رزمی، از بوی خون رم کردند و داریوش از ارابه افتاد. داریوش بلافاصله فرار کرد و با فرار داریوش روحیه سپاه از دست رفت. اردوی ارتش غارت شد و مادر، همسر و دختر داریوش اسیر شدند. داریوش به اسکندر پیشنهاد صلح داد و خواست که تمام سرزمین‌های غرب دجله را به او واگذار کند و دخترش استاتیرا را هم همسرش کند. طبیعی است که اسکندر جز مورد ازدواج با دختر «پادشاه بزرگ»، باقی شرایط را قبول نکرد. بعد از جنگ ایسوس، اسکندر به لبنان حمله کرد. شهر صیدا حضور او را پذیرفت اما مردم صور 7 ماه جلو سپاهیانش مقاومت کردند. بعد از فتح صور، اسکندر همه مردم این شهر را قتل عام کرد. غزه هم 2 ماه اسکندر را معطل کرد اما مصری‌ها که از تسلط ایرانیان بر خودشان دل خوشی نداشتند، بدون مقاومت تسلیم شدند. حتی کاهن‌ها هم پاچه خواری را تمام کردند. او را به معبد آمون بردند و به او گفتند که پسر خدا است.

3. جنگ گواگمله (331 ق.م)
اسکندر با خیال راحت از مصر به سمت ایران حرکت کرد، از سوریه گذشت و وارد بین‌النهرین شد. از دجله هم رد شد و به دشت گواگمله (جایی نزدیک شهر موصل امروزی) رسید. داریوش یک بار دیگر در برابر او صف آرایی کرد. تعداد دو سپاه مثل دو دفعه قبلی کاملا ً نابرابر بود؛ 480 هزار ایرانی در برابر 47 هزار یونانی. این بار دشت گواگمله هم برای ارتش تیرانداز و ماهر داریوش جای خوبی برای مانور داشت. اما باز هم داریوش ضعف فرماندهی‌اش را نشان داد. او تمام ارتش را در یک خط صاف سازماندهی کرد؛ برعکس اسکندر و سردارانش که با آرایش مثلث اسپارتی، ارتش‌شان را به سه قسمت تقسیم کردند و نوک مثلث که خود اسکندر هم در آن بود، باز با حمله مستقیم به قلب سپاه، جایی که داریوش در آنجا بود، باعث وحشت او شدند. داریوش دوباره فرار کرد و فرار او باعث به هم ریختن سپاه ایران شد. اسکندر تا چند فرسخ داریوش را تعقیب کرد؛ بعد هم بدون دردسر به شهر باستانی بابل رفت و آن شهر را بدون هیچ زحمتی تصرف کرد. بابل جایی بود که کورش بعد از تصرف آن، بنیانگذاری «امپراتوری» را اعلام کرد.

4. جنگ دروازه پارس (330 ق.م)
بعد از بابل، اسکندر به شوش رفت و بدون هیچ مقاومتی خزانه را خالی کرد. بعد هم راه افتاد به سمت تخت جمشید. سر راه با سپاه آریوبرزن رو به رو شد. دیگر از داریوش و تاکتیک‌های غلطش خبری نبود. برای اولین بار، این ایرانی‌ها بودند که تعدادشان کمتر از یونانی‌ها بود. آریوبرزن با 2 هزار سرباز در برابر 17 هزار یونانی در جایی نزدیک یاسوج، دو هفته مقاومت کرد. اسکندر با او همان کاری را کرد که ایرانی‌ها در ترموپیل کرده بودند. سپاهش را فرستاد کوه را دور بزنند و از پشت به آریوبرزن حمله کنند. آریوبرزن هر چند شکست خورد، اما برای اولین بار اسکندر بیشتر از ایرانی‌ها تلفات داد ( 4 هزار نفر در برابر 600 نفر ). داریوش فرار کرد و در جایی نزدیک مغان مرد. اسکندر بعدها دستور داد تا داریوش را در تخت جمشید دفن کنند، همان جایی که خودش بعد از فتح، آن را به آتش کشیده بود.

5. جنگ صخره سغدی ( 327 ق.م )
این آخرین مقاومت ایرانی‌ها بود. اسکندر «پادشاه بزرگ» را شکست داده بود اما هنوز کسانی بودند که در برابر او ایستادگی کنند. در جایی در شمال افغانستان امروزی، بازمانده سپاه هخامنشی به فرماندهی سردارانی که حتی اسم‌شان هم در تاریخ ثبت نشده جنگیدند و تا آخرین نفرشان کشته شدند. جنگ با دل دادن اسکندر به دختر فرمانروای سغد،رکسانا تمام شد. بعد اسکندر به هند حمله کرد تا باقی دنیا را تصاحب کند. او که ژنرال جنگی‌اش، پارمنیون را کشته بود دیگر هرگز در هیچ جنگی پیروز نشد؛ تازه تمام شهرها و ایالت‌های سابق ایران هم سر از تابعیت او برداشتند. اسکندر برای آرام کردن مغلوبانش از هند برگشت. آن قدر در این شهر و آن شهر مخالفانش را کشت، تا آخر در سر 32 سالگی در بابل مرد.

8 شهريور 1391برچسب:,

|

تخت جمشید

نام تخت جمشید: تخت جمشید نام امروزی «پارسَه» است. «پارسه» از زبان پارسی باستان است و یونانیان آن را پِرسپولیس (به یونانی یعنی «پارسه شهر») خوانده‌اند.این بنا را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید پادشاه اسطوره‌ای ایران مینامند که در شاهنامه فردوسی آمده است.
آنگونه که در منابع متعدد و گوناگون تاریخی آمده‌است ساخت تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش در دامنه غربی کوه رحمت،به عبارتی میترا یا مهر و در زمان داریوش کبیر آغاز گردید و سپس توسط جانشینان وی با تغییراتی در بنای اولیه آن ادامه یافت.
بر اساس خشت نوشته‌های کشف شده در تخت جمشید در ساخت این بنای با شکوه معماران،هنرمندان،استادکار ان،کارگران،زنان و مردان بیشماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده میکردند.

چگونگی سازه
وسعت‌ کامل کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع‌ است که بر روی سکوئی که ارتفاع آن بین ۸ تا ۱۸ متر بالاتر از سطح جلگهٔ مردوشت است، بنا شده‌اند و از بخش‌های‌ مهم‌ زیر تشکیل‌ یافته‌ است‌:

* کاخ‌های‌ رسمی‌ و تشریفاتی‌ تخت جمشید (کاخ دروازه ملل)
* سرای‌ نشیمن‌ و کاخ‌های‌ کوچک‌ اختصاصی‌
* خزانه‌ٔ شاهی‌
* دژ و باروی‌ حفاظتی‌
...

پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا
ورود سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمالغربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند.
بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «[دروازه‌ بزرگ‌]» یا «[دروازه خشایارشا|دروازهٔ خشایارشا]»، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است.
این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»[2]

دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.

پلکان‌های کاخ آپادانا
کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند.
پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی [ماد|مادی] و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است.
در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.

کاخ آپادانا
کاخ آپادانا از قدیمی‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است

این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد

کاخ تچر
تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است

کاخ هدیش
این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد.
احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است.
اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند.
هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمتهای زیادی از کف از خود کوه میباشد

کاخ ملکه
این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.

ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی
این ساختمان که شامل چندین تالار، اطاق و حیاط تشکیل شده‌است با دیوار عظیمی از بقیهٔ تخت جمشید جدا می‌شود.

کاخ صدستون
وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.

کاخ‌ شورا
به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالا شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

سرانجام تخت جمشید
مجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد.
از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند. بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌.
این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ ایران و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

جایگاه کنونی این سازه
در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین، همانگونه که ارد بزرگ میگوید:سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند .

شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام می‌داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند.
ولی امروزه می‌توان تخت جمشید را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.

8 شهريور 1391برچسب:,

|

کانال سوئز

كانال سوئز یك راه آبی مصنوعی بین دریای سرخ و دریای مدیترانه است. این كانال كه در مصر واقع است ارتباط مستقیم آسیا و اروپا را(بدون گذر از آفریقا) ممكن می سازد. اقیانوس هند بوسیله این كانال از طریق دریای مدیترانه به اقیانوس اطلس متصل می شود.
به گزارش سیاست روز آنلاین تاریخچه اولیه كانال سوئز به قبل از میلاد و زمان داریوش كبیر بازمی گردد. داریوش در سده ششم پیش از میلاد دستور داد آبراهی میان دریای سرخ و مدیترانه ساخته شود تا كشتی ایرانی بتوانند از آن عبور كنند. كانال سوئز اما در قرن نوزدهم دچار تغییراتی شد. كانال سوئز در نوامبر سال 1869، بعد از ده سال ساخت و ساز تحت نظر «مون فردینان دولسپس»، مهندس فرانسوی، افتتاح شد. كانال جدید كه از پرت سعید آغاز و به خلیج سوئز منتهی می شود در سال 1875 تحت كنترل انگلیس درآمد.
انگلیس در سال 1956 از كانال سوئز عقب نشینی كرد و كنترل آن به دست مصر افتاد و جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر آن را ملی اعلام كرد.
پس از حمله اسرائیل به در سال1956 و ورود قوای فرانسوی و انگلیسی به منطقه، كانال به مدت یكسال بسته شد. این كانال در جنگ دوم اعراب و اسرائیل در سال 1967 هم بسته شد و تا سال 1975 بسته ماند. كانال سوئز در ابتدا164 كیلومتر طول و 8 متر عمق داشت. این كانال در حال حاضر و پس از انجام پروژه های مختلف بزرگ سازی، 193 كیلومتر طول، 24 متر عمق و 205 متر عرض دارد.

سلطه انگلیس بر كانال سوئز
كانال سوئز مسافت میان لندن و هند، مستعمره انگلیس را پنج هزار مایل کمتر کرد و به همین دلیل انگلستان بر آن شد که به هر صورت به کانال سوئز و مصر دست اندازی کند. از این رو، هنگامی که در سال 1875 بر اثر بحران اقتصادی حکومت مصر به قرض خارجی روی آورد و یکصد و هفتاد و شش هزار سهم کانال سوئز را به فروش گذاشت ، دیزرایلی ، نخست وزیر انگلستان ، بخش زیادی از سهام را خرید و انگلستان سهامدار اصلی کانال شد.
در زمان سلطنت ملک فاروق، نخست وزیر کشور مصر ، نحاس پاشا پذیرفت که انگلستان می تواند ده هزار سرباز و چهارصد هواپیما را در منطقه ‌ی کانال سوئز برای نظارت بر رفت و آمد کشتی ها در مسیر کانال سوئز در پایگاه های پیرامون کانال نگهداری نماید. این موافقتنامه زمانی به امضا رسید که چهارده سال از استقلال ظاهری مصر می گذشت ، ولی در عمل نیروهای انگلیسی در مصر دارای پایگاه های بسیاری بودند. در آن زمان دولت فرانسه که در ایجاد کانال سوئز سهم اصلی را داشت، از نظر نفوذ در مصر در درجه دوم بود و سلطه ‌ی انگلستان بر کانال سوئز چشمگیر بود.

ملی‌شدن کانال سوئز
پس از تشکیل دولت اسرائیل، در زمان سلطنت ملک فاروق و نخست وزیری محمود فهمی نقراشی پاشا، تظاهرات ضد انگلیسی در قاهره شدت گرفت و مردم از دولت درخواست نمودند که کانال سوئز را روی کشتی هایی که برای اسرائیل کالا می‌برند ، ببندند. ولی به خواست مردم توجهی نشد و محمود نقراشی ترور شد. زمانی که نحاس پاشا در 12 ژانویه 1950 به نخست وزیری رسید، آن دولت به موجب تصویبنامه ای در 6 فوریه 1950 حمل چند کالا را به مقصد اسرائیل ممنوع کرد . از این رو ، دولت اسرائیل در 10 ژوئیه 1951 علیه مصر به سازمان ملل شکایت کرد و شورای امنیت تحت تاثیر دولت های بزرگ ، به ویژه انگلستان و ایالات متحده ‌ی آمریکا، این کار مصر را محکوم کرد و به دولت مصر اخطار داد .
سرانجام در انقلاب 23 ژوئیه 1952 شورای افسران جوان به رهبری سرهنگ جمال عبدالناصر با هدف ریشه کن نمودن آثار نفوذ استعمار در مصر، رژیم سلطنتی را لغو و فاروق را از کشور بیرون کرد . جمال عبدالناصر در سال 1956 كانال سوئز را ملی اعلام كرد.

لشکرکشی برای سوئز
پس از ملی شدن کانال سوئز دولت های فرانسه و انگلستان موجودی مصر را در کشورهایشان مسدود کردند. نخست وزیر انگلیس و نخست وزیر فرانسه درصدد دخالت نظامی در مصر و منطقه کانال شدند. کوشش‌های سیاسی برای قانع کردن دولت مصر به جایی نرسید. دولت های فرانسه و انگلستان در 31 ژوئیه 1956 اتباع خود را از مصر خارج کردند. نشست‌های شورای امنیت نیز برای حل قضیه کانال سوئز به جایی نرسید و در این مدت شوروی به رهبری خروشچف در همه‌ی نشست‌های شورای امنیت قطعنامه های ضد مصر را وتو کرد.
در 29 اکتبر 1956 ، اسرائیل با اشاره دولت های غرب ی به صحرای سینا یورش آورد و تا ساحل شرقی کانال پیش رفت . در 30 اکتبر دولت های فرانسه و انگلستان به بهانه ‌ی حفظ امنیت در منطقه ‌ی کانال اعلام کردند که به مصر حمله نظامی می‌کنند . در اول نوامبر 1956 حمله‌ی هوایی فرانسه و انگلستان به مصر انجام شد و نیروی دریایی انگلستان و فرانسه در ساحل مصر نیرو پیاده کرد. این رویداد را در تاریخ معاصر مصر به عدوان الثلاثی ( یورش سه گانه ‌ی اسرائیل ، انگلستان و فرانسه) می‌شناسند .
دفاع همه جانبه مردم مصر در برابر بیگانگان قهرمانانه بود. در 4 نوامبر 1956 نیروهای انگلیس دچار تلفات زیادی شدند. در این ماه چرخش سیاسی آمریکا و اولتیماتوم خروشچف به فرانسه و انگلستان مسیر جنگ را دگرگون کرد . آمریکا اعلام کرد که اگر فرانسه و انگلیس عملیات جنگی را متوقف نکنند، دولت ایالات متحده در رابطه ‌ی خود با آن دولت ها تجدیدنظر خواهد کرد.
خروشچف رهبر شوروی نیز دولت های فرانسه و انگلیس را تهدید به حمله اتمی کرد. بنابراین، قطعنامه آتش بس و خروج نیروهای اسرائیلی، فرانسوی و انگلیسی با پشتیبانی دولت شوروی در ششم نوامبر در شورای امنیت صادر شد و متجاوزان را وادار کرد که خاک مصر را به سرعت تخلیه کنند.

باز و بسته شدن كانال
بعد از بحران 1956 که مدتی کانال به خاطر عملیات جنگی بسته شد، کانال سوئز بار دیگر در جریان جنگ شش‌روزه‌ی عرب‌ها با اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بر اثر غرق شدن ماشین‌های جنگی در آب های کانال برای زمانی دراز بسته شد. تا آن که در زمان ریاست جمهوری سادات، در جریان جنگ رمضان و ساختن پل روی کانال سوئز و گذر کردن نیروهای مصری از آن و نفوذ در صحرای سینا، چون مرکز ثقل عملیات جنگی روی آب های کانال سوئز بود، کانال به مدت زیادی بسته شد تا آن که با کمک کشورهای بزرگ و اقدام دولت سادات برای رفت و آمد کشتی ها، پس از لایروبی و کوشش بسیار برای بیرون کشیدن کشتی های غرق شده، این کانال باز شد و تاکنون باز است است و کشتی های کشتی‌های تا 150 هزار تن می‌توانند با دادن حق العبور به دولت مصر از این آبراهه مهم جهانی، می‌گذرند .
وزارت انرژی ایالات متحده‌ی آمریکا این آبراه را یکی از چند گلوگاه(چک‌پوینت) جغرافیایی جهان دانسته که بر جریان نفت در جهان بسیار اثر گذار است.

منبع درآمد مصر
كانال سوئز پس از توریسم، دومین منبع درآمد دولت مصر است. دولت مصر بابت عوارضی كه از كشتی های عبوری از كانال دریافت می كند تا كنون میلیاردها دلار عایدی داشته است. برای مثال در سال 2007 دولت مصر 4 میلیارد و 600 میلیون دلار از این كانال درآمد داشته است.

8 شهريور 1391برچسب:,

|

سیاره زهره

 سیاره ی زهره مانند گلخانه ای است که دما و سایر شرایط محیطی آن به نحو خطرناکی تنظیم شده باشد! این حالت به سبب وجود ابرهای ضخیم دی اکسید کربن در جو سیاره است. این گازها گرمای خورشید را روی سیاره نگه می دارند و نمی گذارند که دمای سیاره پایین بیاید؛ به این ترتیب دمای زهره تا 475 درجه سانتی گراد بالا میرود.

فشار جو زهره، یعنی وزن گازهای موجود در جو آن، 90 برابر فشار جو زمین است. از آسمان زهره باران اسید سولفوریک می بارد. بنابراین اگر روی سطح زهره بایستید، مچاله، جزغاله و سر انجام حل خواهید شد!

یک نکته ی استثنایی در مورد زهره این است که جهت حرکت وضعی آن ( یعنی چرخش به دور خودش) بر خلاف جهت چرخش بقیه ی سیارات درونی منظومه ی شمسی است، یعنی از شرق به غرب؛ البته دو سیاره ی بیرونی اورانوس و پلوتو هم این گونه هستند؛ به این ترتیب خورشید در سطح زهره از غرب طلوع می کند و از شرق، غروب!

زهره به علت داشتن ابرهای ضخیم، نور خورشید را درخشان تر باز می تاباند. به همین دلیل زهره، بعد از خورشید و ماه یکی از درخشان ترین اجرام سماوی است که از روی زمین دیده می شود. در زیر ابرهای ضخیم، که از دشت هایی با صخره هایی صاف و سنگی درست شده است. ناحیه ای مرتفع به نام ایشتارترا به پهنای 2900 کیلومتر در زهره وجود دارد. همچنین در سطح زهره کوه هایی هم وجود دارد که بعضی از این کوه ها از کو ه اورست، بلند ترین کوه روی زمین، بلندتر هستند. 

چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,

|

چرا پلوتو دیگر از سیارات منظومه شمسی نیست؟


چند سال قبل شنیدن این خبر باعث تعجب بسیاری از مردم شد. اما اکنون همه میدانیم که در خانواه ی خورشید هشت سیاره بیشتر نداریم! عطارد ، زهره ، زمین ، مریخ ، مشتری ، زحل ، اورانوس و نپتون. اما واقعا چرا پلوتو از منظومه شمسی اخراج شد؟

انجمن بین المللی نجوم 6 سال پیش یعنی سال 2012 تعریف دقیقی برای سیاره ارایه کرد که طبق آن ، پلوتو دیگر سیاره محسوب نمی شد! تعریف جدید این است، سیاره :

1- به طور مستقل به دور ستاره ای در گردش باشد و قمر سیاره یا قمر جسمی مانند یک کوتوله ی قهوی ای نباشد.

2- جرم آن به قدری زیاد باشد که به تعادل هیدرواستاتیکی رسیده و به شکل کروی در آمده باشد.

3- در مدار و اطراف آن اجرامی مشابه آن وجود نداشته باشد.

بنابراین پلوتو در شاخه ای دیگر به نام « سیارات کوتوله» قرار میگرفت. طبق این تعریف، سیارات کوتوله اجرامی هستند که :

1-  به طور مستقل به دور ستاره ای در گردش است.

2- شکل کروی دارد.( جرم آن به قدری است که به تعادل هیدرواستاتیکی رسیده است.

3- در مدار و اطرافش اجرام مشابه آن وجود دارد.

پس با این تعریف جدید منظومه ی شمسی 8 سیاره ی اصلی و سه سیاره ی کوتوله به نام های پلوتو ، سرس و اریس دارد.

مردم با شنیدن این خبر بسیار تعجب کردند و حتی برخی از مردم برای نشان دادن ناراحتی خود در خیابان ها تجمع کردند.این موضوع آن قدر بر روی مردم تاثیر گذاشت که در آمریکا، کلمه جدید « پلوتویید » ساخته و انجمن زبان محلی آمریکا آن را به عنوان کلمه برگزیده ی سال 2006 میلادی انتخاب کرد.

این کلمه به معنای « کم شدن ارزش و مقام چیزی » به کار گرفته شد.چیزی شبیه به کلمه ی پاستوریزه که برگرفته از نام لویی پاستور، دانشمند فرانسوی است.

حقیقت این است که پلوتو با سیارت منظومه ی شمسی تفاوت های زیادی دارد و به خاطر این تفاوت ها بهتر است که پلوتو را سیاره ندانیم.یکی از مهم ترین تفاوت های پلوتوبا دیگر سیارات منظومه ی شمسی ، اندازه ی آن است.

پلوتو حتی از ماه که شب ها در آسمان می بینیم کوچکتر است. به علت همین اندازه ی کوچک تا 100 سال پیش هیچ انسانی نتوانسته بود ، حتی با بهترین تلسکوپ ها هم آن را ببیند.

یکی دیگر از مشکلات پلوتو برای سیاره بودن ، جنس آن است. مشتری ، زحل، اورانوس و نپتون ( سیارات بیرونی) همگی از جنس گاز هستند اما پلوتو که بعد از آن ها قرار گرفته جامد است و از سنگ و یخ تشکیل شده است.

تفاوت دیگری که پلوتو با سیارات منظومه شمسی دارد ، زاویه مدار آن است.

مدارهایی که سیارات در آن ها به دور خورشید می چرخند، تقریبا روی یک صفحه قرار دارد و نسبت به هم دیگرزیاد کج نیستند. اما مدار پلوتو تقریبا 17 درجه نسبت به مدار بقیه سیارت کج است. در ضمن مدار همه ی سیارات تقریبا دایره است اما مدارپلوتو بیش از اندازه کشیده شده است.

از همه این ها گذشته ، در نزدیکی پلوتو اجرام بسیاری با اندازهایی شبیه پلوتو وجود دارند. اگر بخواهیم پلوتو را سیاره در نظر بگیریم مجبور خواهیم شد همه دوستان پلوتو را هم که به آن ها سیاره های کوتوله میگوییم سیاره بنامیم. به نظر شما در این صورت چه اتفاقی خواهد افتاد؟

آیا میدانید؟

  • یک سال پلوتو مساوی است با دو و نیم قرن زمینی؟ چون این سیاره کوتوله هر 250 سال یک بار به دور خورشید میگردد.
  • چون بخش قابل توجهی از پلوتو را یخ تشکیل داده ، اگر به خورشید نزدیکتر بود، به یک ستاره ی دنباله دار تبدیل می شد.
  •  
  •  
  • وقتی پلوتو در سال 1830 میلادی کشف شد، آن را « سیاره ی ایکس » لقب دادند. اما بعد ها یک دختر 11 ساله از شهر آکسفورد انگلیس پیشنهاد کرد نام یکی از خدایان یونان قدیم یعنی پلوتو را روی آن بگذارند.
  •  
..

چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,

|

ارسال اولین موجود زنده به فضا توسط ایران


 

 

سرپرست سازمان فضایی ایران گفت: کاوشگر 5 حامل موجود زنده سال آینده عازم فضا می شود و قرار است این موجود زنده در این ماموریت به طور سالم به زمین بازگردد. دکتر حمید فاضلی  در گفت و گو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: موضوع کاوشگرهای زیستی حامل موجود زنده موضوع کاملا جدید در کشور محسوب می شود و تمامی مطالعات و آزمایش های صورت گرفته بر روی آن برای اولین بار انجام می شود.

وی افزود: کاوشگر 5 حامل موجود زنده است ودر آن تغییرات ارزشمندی از طریق انجام آزمایش های زیرسیستمی نسبت به کاوشگرچهار انجام شده است.

سرپرست سازمان فضایی ایران ابراز امیدواری کرد که کاوشگر 5 با موفقیت پرتاب شود و بتوان موجود زنده حامل آن را سالم به زمین بازگرداند.

ایشان در ادامه افزود: تمام برنامه ریزی ها براین اساس است که ما با قابلیت اطمینان بالایی بتوانیم پرتاب را با موفقیت و بازیابی را با موجود زنده انجام دهیم.

فاضلی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: بسیاری ازکاوشگرها هنگام مواجهه با جو به دلیل حرارت بالا دچار سوختگی می شود و اثری از آن ها بازنمی ماند و این درحالی است که بقایای کاوشگرچهار پرتاب شده در توسط چتر بازیابی شد.

وی خاطرنشان کرد: میمون شبیه سازی شده درداخل کپسول زیستی کاوشگرچهار در بخش تحتانی کاوشگرها قرار دارد و این عروسک از تمامی جهات شبیه موجود زنده موجود در کاوشگر 5 است و از سوی دیگر تمامی تجهیزات مورد نیاز برای ثبت علایم حیاتی در آن تعبیه شده بود.

 سرپرست سازمان فضایی ایران ابراز امیدواری کرد که در سال آینده کپسول زیستی کاوشگر 5 در ابعاد کاوشگر چهار حامل موجود زنده به فضا پرتاب خواهد شد.

چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:,

|

کامپیوترهای زیستی با قابلیت ذخیره تصاویر

 

 

پژوهشگران انستیتو تحقیقات Scripps کالیفرنیا با همکاری چند موسسه دیگر توانستند به فن آوری ذخیره اطلاعات تصاویر بر روی چیپ های کاملا زیستی با ساختار دی ان ای دست پیدا کننداین کامپیوتر زیستی چیز نبود جز یک مایع شفاف پر از قطعات دی ان ای و آنزیم های مربوط به DNA به همراه مقداریATP مولکولی که در ساختارهای زیستی بعنوان تامین کننده انرژی کاربرد دارد

این دانشمندان در بیانیه خود به این مناسبت اعلام کرده اند که اصولا رایانه، سیستمی است که به طور کلی از 4 قسمت اصلی تشکیل شده است: سخت افزار، نرم افزار و داده ها و خروجی. ما عادت کرده ایم این اجزا را به صورتهای فیزیکی و الکترونیکی ببینیم

مثلا از نظر ما سخت افزار مجموعه ای از پلاستیک و فلز و سیم است یا داده ها و خروجی بر اساس سیگنال های الکتریکی جابجا می شوند و نرم افزارهم توالی هایی از دستورات بر اساس همین سیگنالها هستند

اما در دنیای زیستی ما با هیچ کدام از اینها به این شکل سر و کار نداریمبلکه تمام این اجزا در سیستم زیستی از مولکولها تشکیل شده اند. مولکول هایی پیام ها را مخابره می کنند، و مولکولهای دیگری آنها را پردازش می کنند و مولکولهایی هم این روند را کنترل می کنند

در نهایت پاسخ به صورت یک واکنش شیمیایی دیگر)مثلا ساخت یک مولکول یا تغییر ساختار آن) ایجاد میشودبه این ترتیب بدن همه ما از کامپیوترها زیستی تشکیل شده است

این کامپیوترهای زیستی با توجه به این که در اکثر قسمت های خود از واکنشهای شیمیایی به جای پالس های الکتریکی برای انتقال و پردازش پیام استفاده می کنند، از همتایان صفر و یکی خود کندتر هستند، اما آنجایی برتری خود را نشان می دهند که می توانند همزمان میلیون ها واکنش شیمیایی یا زنجیره های مولکولی را راه بیندازند و آنها را کنترل کنند که نهایتا باعث می شود بتوانند بهتر از انواع فلزی-برقی خود کارآیی داشته باشند

به هر حال کل اتفاقی که تا این لحظه افتاده این بوده که دانشمندان توانسته اند اطلاعات مربوط به عکس ها را در مولکولهای DNA ذخیره کننده و آنها را مجددا بخوانند. اما همین کار به ظاهر کوچک نوید بخش شروع عرصه جدیدی در تکنولوژی خواهد بود

به ویژه که شرکتهای بزرگ رایانه ای نظیر آی-بی-ام قبلا علاقمندی خود را به این شاخه نشان داده اند.


سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|

پروتئین ها

 

مقدمه

پروتئینها از اتصال اسیدهای آمینه به یکدیگر از طریق پیوند پپتیدی بدست می‌آیند. تشکیل پیوند پپتیدی و قرار گرفتن ترتیب اسیدهای آمینه که برای هر پروتئین اختصاصی است، به سادگی امکان پذیر نیست. به همین دلیل می‌بایست در یاخته مکانیسم ویژه‌ای وجود داشته باشد که بتواند ویژگی پروتئینها را حفظ کند. بیوسنتز پروتئینها در واقع ترجمه ترتیب نوکلئوتیدی اسید نوکلئیک DNA در مولکول پروتئین است. انتقال اطلاعات از DNA به مولکول پروتئین بوسیله RNAها ، بویژه mRNA امکانپذیر است. بدین ترتیب برای هر پروتئین ، mRNA اختصاصی آن پروتئین وجود دارد.

تصویر



 



به عبارت دیگر هر پروتئین در روی DNA ، ژن اختصاصی دارد که اطلاعات آن ژن در mRNA رونویسی و در مولکول ترجمه می‌شود. در بیوسنتز پروتئینهایی که در ساختارشان بیش از چند اسید آمینه دارند، وجود یک مکانیسم سنتزی که در آن ترکیبات و عوامل بسیاری دخالت می‌کنند، الزامی است. این مکانیسم به یک سیستم رمز یاب نیاز دارد که بطور خودکار واحد اسید آمینه معینی را در موقعیت ویژه‌ای از زنجیره پروتئینی قرار می‌دهد. 

ترکیبات شرکت کننده در سنتز

RNA پیک (mRNA)

این RNA اطلاعات مربوط به پروتئین ویژه‌ای را از مولکول DNA می‌گیرد و به ماشین سنتز کننده پروتئین انتقال می‌دهد. در ترتیب نوکلئوتیدهای mRNA هر سه نوکلئوتید مجاور بیانگر رمز (کدون) اسید آمینه مشخص هستند و به همین جهت ترتیب نوکلئوتیدها در mRNA بیان کننده ترتیب اسیدهای آمینه در پروتئین است. هر اسید آمینه رمز مشخصی دارد. متیونین و تریپتوفان فقط یک رمز دارند، در حالیکه سایر اسیدهای آمینه واجد دو یا تعداد بیشتری رمز هستند. 

رمز میتونین همیشه AUG است که آغاز سنتز را در همه پروتئینها به عهده دارد. در یاخته‌های پروکاریوت و یوکاریوت ، در هر دو پروتئین سازی با میتونین آغاز می‌شود. پروتئینهایی که نخستین اسید آمینه آنها میتونین نیست، پس از آغاز میتونین آغازین از مولکول برداشته می‌شود. سه رمز UGA و UAA و UAG برای پروتئین رمز خوانی نمی‌کنند، بلکه رمزهایی هستند که پایان سنتز زنجیره پروتئین را بیان می‌کنند. 

RNA ناقل (tRNA)

tRNA ساختار سوم از نوع L دارد که در آن دو ناحیه پذیرنده و آنتی کدون آزادند و بقیه مولکول تاب خورده است. آنتی کدون (پاد رمز) شامل سه نوکلئوتید است که مکمل رمز ویژه‌ای از mRNA است. tRNA از ناحیه پذیرنده یک اسید آمینه اختصاصی را به خود متصل می‌کند. آنزیم اختصاصی به نام آمینو اسیل- tRNA- سنتتاز این عمل را انجام می‌دهد. در نتیجه برای هر اسید آمینه دست کم یک tRNA اختصاصی وجود دارد. ولی برخی از اسیدهای آمینه بیش از یک نوع tRNA دارند. 

تصویر



 

ریبوزومها

ریبوزمها که از اتصال RNA ریبوزومی با تعدادی پروتئین شکل می‌گیرند، شامل دو زیر واحد هستند که از نظر اندازه و نوع پروتئینها در یوکاریوتها متفاوت هستند. دو زیر واحد در حالت عادی از یکدیگر جدا بوده و در یاخته پراکنده‌اند. در حالی که با آغاز سنتز پروتئین ، دو زیر واحد به هم متصل شده و یک مجموعه را تشکیل می‌دهند. در روی ریبوزومها (هر دو زیر واحد) در جایگاه وجود دارد. جایگاه آمینو اسیل که با A نمایش داده می‌شود و جایگاه پپتیدیل که با P مشخص می‌شود. هنگامی که دو زیر واحد به هم متصل می‌شوند، جایگاهها به نحوی قرار می‌گیرند که کاملا بر همدیگر منطبق باشند. 

آنزیم پپتیدیل ترانسفراز یا پپتید سنتتاز

اتصال دو اسید آمینه به یکدیگر یا تشکیل پیوند پتیدی را کاتالیز می‌کند. 

عوامل آغازگر

این عوامل دراز کننده و پایان دهنده یا آزاد کننده زنجیره هستند. 

انرژی لازم

انرژی لازم در واکنشها بوسیله GTP تامین می‌شود. 

مراحل سنتز پروتئین(مراحل سنتز در پروکاریوتها)

آغاز سنتز

عواملی که در آغاز سنتز زنجیره پروتئین شرکت دارند، عوامل آغازگر خوانده شده و با علامت اختصاصی IF نشان داده می‌شوند. تا کنون سه نوع آغازگر IF1 , IF2 , IF3 شناسایی و مطالعه شده‌اند. رمز آغازگر سنتز در روی mRNA همیشه مربوط به اسید آمینه متیونین بوده و در پروکاریوتها این اسید آمینه حالت فرمیل دار متیونین است. رمز متیونین و یا فرمیل متیونین سه نوکلئوتید AUG است. در مرحله اول ، عامل IF3 به زیر واحد کوچک ریبوزوم متصل می‌گردد. 

سپس mRNA در روی آن طوری قرار می‌گیرد که رمز AUG در جایگاه P ریبوزوم واقع شود. پس از استقرار mRNA در جایگاه خود IF3 آزاد می‌گردد. در مرحله بعد عامل IF2 , GTP به tRNA فرمیل متیونین (fMet) متصل شده و مجموعا بر روی زیر واحد کوچک ریبوزوم که حامل mRNA نیز هست، انتقال می‌یابد. در این حالت زیر واحد بزرگ ریبوزوم به مجموعه فوق به نحوی متصل می‌شود که جایگاه P و A دو زیر واحد به یکدیگر منطبق شوند. 

تصویر


 

 

 

دراز شدن زنجیره

مرحله‌ای است که طی آن اسیدهای آمینه تشکیل دهنده زنجیره پروتئین مورد نظر ، یکی یکی با سوار شدن بر روی tRNA ویژه خود ، بر روی ریبوزوم انتقال می‌یابند و بین آن پیوند پپتیدی ایجاد می‌شود. در این فرآیند عوامل دراز کننده زنجیره شرکت دارند که با EFG و EFT نشان داده می‌شوند. ابتدا اسید آمینه دوم بر روی tRNA خود سوار می‌شود و عوامل GTP و EFG را به خود متصل می‌کند و مجموعه حاصل به جایگاه A ریبوزوم منتقل می‌شود. پس از اینکه tRNA کاملا در محل خود ثابت شد، EFT آزاد می‌شود و GTP به GDP و Pi تبدیل می‌گردد.

در مرحله بعد بین دو اسید آمینه که یکی در جایگاه P و دیگری در جایگاه A قرار دارد، پیوند پپتیدی تشکیل می‌شود. این عمل بوسیله آنزیم پپتیدیل ترانسفراز یاپپتیدیل سنتتاز کاتالیز می‌گردد. در این حالت حرکت ریبوزوم در روی mRNA در جهت 5--->3 به اندازه یک رمز ، موجب می‌شود که tRNA موجود در جایگاه p (که اسید آمینه خود را رها کرده) و tRNA پپتیدیل (که اسید آمینه را بر روی خود حمل می‌کند) از جایگاه A به P انتقال ‌یابد. این مرحله جابجایی نامیده می‌شود و انجام آن به عامل EFG نیاز دارد. جایگاه A که اکنون خالی شده ، برای پذیرش اسید آمینه سوم آماده می‌شود. اتصال واحدهای اسید آمینه به همین ترتیب پیش می‌رود تا اینکه ریبوزوم به انتهای رمز مربوط در روی mRNA برسد. 

پایان سنتز زنجیره

پایان سنتز زنجیره پروتئین هنگامی است که ریبوزوم به رمزهای انتهایی روی زنجیره mRNA می‌رسد. در روی mRNA سه رمز پایانی UGA , UAG , UAA وجود دارند، که پایان سنتز زنجیره را اعلام می‌کنند. عواملی که در این مرحله شرکت دارند به نام عوامل آزاد کننده R3 و R2 و R1 معروف هستند. اتصال این عوامل به رمزهای پایانی مربوطه ، باعث می‌شود که آنزیم پپتیدیل سننتاز به جای اینکه پیوند پپتیدی ایجاد کند، مولکول آب را به انتهای زنجیره انتقال دهد. در نتیجه مولکول پروتئین تازه سنتز شده در انتها به عامل COOH پایان می‌یابد و زنجیره آزاد می‌گردد و بلافاصله mRNA و سایر عوامل آزاد شده و دو زیر واحد ریبوزومها نیز از یکدیگر جدا می‌شوند. برای سنتز یک مولکول mRNA چندین ریبوزوم همزمان روی رشته قرار می‌گیرند و در پروتئین سازی شرکت می‌کنند.

 

سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|

دستگاه عصبي

 
دستگاه عصبي، اطلاعات را جمع آوري، تحليل، ذخيره و منتقل مي كند. اين دستگاه كاركردهاي حياتي بدن را كنترل مي كند و با جهان خارج تعامل دارد. دستگاه هاي عصبي دو قسمت دارد: دستگاه عصبي مركزي كه مغز و طناب نخاعي را تشكيل مي دهد و دستگاه عصبي محيطي كه از اعضايي تشكيل مي شود كه از مغز و طناب نخاعي منشأ گرفته، به تمام نواحي بدن مي روند. پيام ها به صورت تكانه تهاي الكتريكي ظريف، از طريق دستگاه عصبي، از مغز به بقيه بدن و برعكس منتقل مي شوند. مغز تقريباً‌ تمامي فعاليت ها را كنترل مي كند: هم فعاليت هاي آگاهانه مثل حركت هم فعاليت هاي غير آگاهانه مثل حفظ دماي بدن. همچنين در مورد محيط و وضعيت ساير قسمت هاي غير آگاهانه مثل حفظ دماي بدن. همچنين در مورد محيط و وضعيت ساير قسمت هاي بدن اطلاعاتي را دريافت مي كند. براي مثال، اعصابي كه به چشم ها ختم مي شوند، اطلاعات تصويري را ثبت مي كنند و اعصاب زير سطح پوست، حواسي چون درد را منتقل مي كنند. به علاوه مغز قادر به انجام فرايندهاي پيچيده اي چون يادگيري، حافظه، تفكر و هيجان است و مي تواند بدن را وادار كند كه بر اساس فرايندها عمل كند.

 
ساختار و كاركرد مغز
مغز، پيچيده ترين عضو بدن است. بيش از ۱۰۰ ميليارد سلول عصبي و ميلياردها راه عصبي را درخود جاي داده است. بزرگترين قمست مغز، مخ است. مخ به دو نيمه (نيمكره) تقسيم مي شود كه به وسيله طنابي از رشته هاي عصبي به نام جسم پينه اي به هم متصل هستند لايه خارجي (قشر مغز) از بافتي به نام ماده خاكستري تشكيل شده است كه پيام هاي عصبي را توليد و تنظيم مي كند. لايه دروني از ماده سفيد تشكيل شده است كه پيام ها را انتقال مي دهد. مخ، تفكر آ‎گاهانه و حركت را كنترل و اطلاعات حسي را تفسير مي كند؛ قسمت هاي مختلف آن، فعاليت هاي ويژه اي چون تكلم و بينايي را اداره مي كنند. ساختاري در قاعده مغز به نام مخچه، وظيفه تعادل، هماهنگي و شكل دادن به وضعيت بدن را بر عهده دارد. ارتباط مغز با طناب نخاعي از طريق سابقه مغز است كه كاركردهاي حياتي از جمله تنفس را كنترل مي كند. درست بالاي ساقه مغز، هيپوتالاموس قرار دارد كه ارتباط بين دستگاه عصبي و غدد درون ريز را برقرار مي كند و به تنظيم دماي بدن، خواب و رفتارهاي جنسي كمك مي كند. مغز به وسيله جمجمه و پرده هايي به نام مننژ محافظت مي شود. مايع شفاف مغزي ـ نخاعي مثل يك ضربه گير، مغز و طناب نخاعي را در برابر آسيب محافظت مي كند.
 
سازماندهي دستگاه عصبي
دستگاه عصبي مركزي، متشكل از مغز نخاع، پيام هاي عصبي را تجزيه تحليل و هماهنگ مي كند نخاع، ارتباط بين مغز و بقيه بدن را برقرار مي سازد. راه هاي حركتي كه پيام ها را از مغز مي آورند، در طناب نخاعي نزول مي كنند. در حالي كه راه هاي حسي از پوست و ساير اعضاي حسي، از طناب نخاعي بالا رفته، پيام ها را به مغز مي برند. شبكه اي از اعصاب محيطي به كليه قسمت هاي بدن مي رسد. هر عصب از صد رشته عصبي تشكيل مي شود كه شامل سلول هاي عصبي هستند و در دستجاتي قرار گرفته اند. از طناب نخاعي، ۳۱ جفت عصب، منشأ مي گيرند. اين اعصاب در تنه و اندام ها به اعصاب كوچكتر و كوچكتري تقسيم مي شوند.
 
ساختار نخاع
نخاع از ماده خاكستري كه حاوي سلول هاي عصبي و حمايت كننده است و ماده سفيد كه حاوي رشته هاي عصبي است، تشكيل مي شود. نخاع به وسيله پرده هاي محافظي به نام مننژ پوشيده مي شود.
 

سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|

دستگاه تنفس

 
تنفس فرايندي است كه از طريق آن،‌ بدن اكسيژن كسب مي كند (براي توليد انرژي) و دي اكسيد كربن (محصول دفعي اصلي) را دفع مي كند. هوا از طريق بيني يا دهان وارد شده، از طريق ناي (لوله هوا) به طرف برونش ها (راه هاي هوايي تحتاني) و برونشيول ها (راه هاي هوايي كوچكتر) در ريه ها مي رود. برونشيول ها به كيسه هايي به نام آلوئول ختم مي شوند كه در اطراف آنها رگ هاي خوني قرار دارد. اينجا اكسيژن وارد خون و دي اكسيد كربن وارد ريه ها مي شود تا به خارج دميده شود. تنفس توسط ديافراگم (يك عضله) و عضلات بين دنده اي انجام مي شود. دستگاه تنفسي شامل حلق (گلو)، حنجره و اپي گلوت نيز هست. لوزه ها و آدنوئيدهـاي واقع در حـلق به مبارزه با عفونت ها كمـك مي كنند. حنجره، حاوي طناب هاي صوتي است كه براي توليد صدا به لرزش در مي آيند. اپي گلوت در طول بلع، ناي را مي بندد تا غذا وارد ريه ها نشود

 
تنفس چگونه انجام مي شود؟
تنفس عملي است كه به وسيله آن بدن هوا را وارد و خارج مي كند. جريان هوا به درون و بيرون از بدن، به خاطر حركت هوا از نواحي پرفشار به كم فشار صورت مي گيرد. براي تنفس به درون (دم)، ديافراگم و عضلات بين دنده ها منقبض شده، قفسه سينه را بزرگ مي كنند. در نتيجه، فشار هوا در ريه ها كاهش پيدا مي كند، به طوري كه كمتر از فشار هواي اطراف مي شود و هوا وارد ريه ها مي گردد. براي تنفس به بيرون (بازدم)، عضلات شل شده، حجم ريه را كاهش مي دهند. فشار هوا در ريه ها بيش از هواي اطراف مي شود و باعث خروج هوا از بدن مي شود.
 
تبادل گاز در بدن
بافت هاي بدن، دايماً اكسيژن رااز خون مـي گيرند و دي اكسيد كربن را در خون آزاد مي كنند. اكسيژن محيط وارد ريه ها مي شود و از آلوئول ها (كيسه هاي نازك) وارد رگ هاي خوني به نام مويرگ مي گردد كه در آنجا به ماده اي به نام هموگلوبين كه درگلبول هاي قرمز وجود دارد، متصل مي شود. در همين زمان، دي اكسيد كربن از پلاسما (قسمت مايع خون) وارد آلوئول ها مي شود تا با بازدم خارج گردد. درمويرگ هاي بافت ها، گلبول قرمز اكسيژن را آزاد مي كند در حالي كه دي اكسيد كربن وارد پلاسما مي شود.

سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|

علت اصلی مرگ مرد یخی

  

علت اصلی مرگ مرد یخی بیماریهای "اوتزی" در زمان مرگ


 

تازه ترین بررسیهای دانشمندان روی DNA مرد یخی آلپ که با عنوان "اوتزی" شناخته می شود نشان می دهد که این مومیایی 5 هزار ساله از تصلب شریانی رنج می برده است. 

 

به گزارش خبرگزاری مهر، اوتزی، یک مرد مومیایی یخی با قدمتی 5 هزار و 300 ساله است که در سال 1991 در یخ های کوه های آلپ در مرز میان ایتالیا و دره "اوتزتال" اتریش کشف شد.

از آن زمان دانشمندان در تلاش برای کشف رازهای این مرد یخی بوده اند. در رادیوگرافی که در سال 2001 روی بقایای "اوتزی" انجام شد، یک پیکان در کتف آن مشاهده شد. در سال 2002 نتایج تحقیقات بر روی زخمهای شانه راست اوتزی نشان داد که این مرد به صورت خشونت آمیزی مرده است.

اکنون گروهی از محققان موسسه مومیایی ها و مرد یخی آکادمی اروپایی بولتزانو در ایتالیا و موسسه ژنتیک انسانی دانشگاه توبینگن آلمان در بررسیهای خود کشف کردند که این مرد یخی از تصلب شریان رنج می برده است.

این مرد یخی در شرایطی از بیماری قلبی رنج می برده است که در 5 هزار سال قبل تاثیرات اضافه وزن و زندگی پشت میز نشینی وجود نداشته است.

بررسیهای ژنوم "اوتزی" که در زمان مرگ در حدود 48 سال، 160 سانتیمتر و در حدود 55 کیلوگرم وزن داشت آثاری از "بورلیا" را هم نشان داد. "بورلیا"عنوان خانواده ای از باکتریها است که سبب یک بیماری عفونی می شوند که از طریق کنه منتقل می شود.

این محققان در این خصوص توضیح دادند: "این قدیمی ترین شاهد از عفونت به بورلیا است. اکنون می دانیم که این آلودگی از 5 هزار سال قبل وجود داشته است."

این دانشمندان همچنین توانستند منشای ژنتیکی این مرد یخی را پیدا کنندبرپایه این تحقیقات، اوتزی دارای "تک رونویسی Y" است که در اروپا پدیده نادری به شمار می رود. بنابراین می توان از این کشف نتیجه گرفت که اجداد اوتزی در عصر نوسنگی و در ادامه گسترش کشاورزی و پرورش دام از خاور نزدیک به اروپا مهاجرت کرده اند.

DNA این مهاجران نوسنگی، امروز در مناطق دورافتاده ای چون ساردنیا و کورسیکا در جنوب اروپا دیده می شود.

براساس گزارش نشنال جغرافی، در مارس2011 دو هنرمند هلندی به نامهای "آدری و آلفونس کنیس" از چهره اوتزی یک بازسازی جدید انجام دادند. این چهره بازسازی شده با استفاده از مدلهای سه بعدی از جمجمه و تصاویر مادون قرمز و پرتونگاری از مومیایی انجام شده است.

این تصویر، اوتزی را با یک لباس نیم تنه پهلوانی بدون آستین، عضلانی با ریش و موهای مردان کوهستان، چشمهای بلوطی رنگ و گونه های استخوانی آفتاب سوخته نشان می دهد.

وی در این عکس، ظاهری شبیه به چوپان یا کشاورز دارد که در تابستان از کوه عبور می کرده است و برپایه فرضیه هایی که بیان می دارند وی قبل از مرگ بیمار بوده خسته و شکسته به نظر می رسد.

پس از 20 سال تحقیقات بر روی مرد یخی، امروز دانشمندان می دانند که اصلیت اوتزی از "آلتو آدیجه" ایتالیا بوده و لباس پهلوانی به تن کرده است و به همین دلیل یک فرضیه دیگر مطرح می کند که در طول یک نبرد کشته شده است.

در ژوئن 2011 دانشمندان موسسه مومیاییها و مردیخی بولتزانو با بررسی محتویات معده "اوتزی" موفق شدند آخرین وعده غذایی که این مومیایی یخی بین 30تا 120 دقیقه قبل از مرگ خورده بود را شناسایی و بازسازی کنند.

این محققان با توالی نویسی فیبرهای گوشتی حیوانات پیدا شده در معده این مومیایی کشف کردند که اوتزی پیش از مرگ گوشت بز کوهی ساکن آلپ را خورده است. این حیوان، بومی مناطق مرتفع آلپ است.

تحقیقات قبلی که بر روی باقیمانده های محتویات روده اوتزی انجام شده بود نشان می داد که این مرد حدود 4 ساعت قبل از مرگ غذایی برپایه گوشت گوزن قرمز و حبوبات خورده است.


سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|

تولید شکل های میکروسکوپی از جنس DNA توسط بیولوژیست های دانشگاه هاروارد

 

 

 

بیولوژیست های دانشگاه هاروارد با ساختن قطعات میکروسکوپی DNA که می توانند به اشکال دلخواه مانند حروف، کارکترهای چینی، ایموتیکان در آیند، معنی جدیدی برای کلمه fine print ایجاد کرده اند.

 

علاوه بر این از دیدگاه علمی این تکنیک ارزش دیگری نیز دارد. دانشمندان معتقدند این تکنولوژی می تواند راهی آسان و ارزان تر برای انتقال داروها و انجام آزمایشات بیوشیمیایی در بدن باشد. Ebbe Sloth Andersen، یکی از دانشمندان دانشگاه ارهوس در دانمارک می گوید «این تکنیک به تحقیقات در زمینه نانوتکنولوژی DNA سرعت می بخشد.»

 

تکنیک جدید، در واقع یک کاربرد غیرعادی برای DNA است. وظیفه و نقش اصلی DNA ذخیره اطلاعات ژنتیکی است که برای ساخت انسان ها، مرغ های مگس خوار، درختان افرا و سایر جانداران و اورگانیسم های پیچیده مورد نیاز است. اما باید قبول کنیم ساختن اشیایی کوچکتر از کوچکترین باکتری ها، قابلیت بسیار جالبی است.

 

از سال های ۱۹۸۰، محققان به دنبال راه های مختلف برای خلق ساختارهایی ازDNA هستند تا بتوانند هر ساختار میکروسکپی دلخواهی را تولید کنند.

 

Peng Yin بیولوژیست انستیتو ویس دانشگاه هاروارد در بوستون و نویسنده مقالهNature می گوید، اما زمانی که محققان خواستند اشکال دقیق تر و بزرگتر تولید کنند، به مشکل برخوردند. قسمت های DNA به اشتباه به یکدیگر جفت می شدند و ساختار نهایی ایراد پیدا می کرد. 
آقای ین می گوید «همه فکر می کردند که این تکنولوژی به بن بست رسیده است.»

 

اما او و همکارانش از روش دیگری وارد شدند. آنها به جای استفاده از یک رشته طولانی DNA، رشته های متعدد کوتاه را کنار هم قرار دادند تا با ترکیب آنها اشکال بزرگتر و دقیق تر بسازند.

 

این رشته ها از چهار توالی (رشته کوچکتر) تشکیل شده اند و در هر توالی ۱۰ یا ۱۱ باز (Base) پشت سر هم قرار گرفته اند. حال اگر توالی ها به گونه خاصی کنار هم قرار گیرند، رشته نهایی به صورت یک مستطیل خواهد بود. این مستطیل ها همان آجرها هستند که با کنار هم گذاشتن آنها اشکال مختلف ایجاد می شوند.

 

توضیح: باز یا قلیا (مخالف اسید) مولکول های کوچکی هستند که واحد ذخیره ایDNA نیز محسوب می شوند. مولکول بزرگ DNA از چهار نوع باز خاص تشکیل شده است با نام های A، T، C، G. فایل های ذخیره ای در دنیای کامپیوتر در واقع از توالی دو عنصر اصلی (صفر و یک) تشکیل شده اند. در موجودات زنده، فایل های ذخیره ای از توالی این بازها ایجاد می شوند.

 

دانشمندان ابتدا توالی های خاصی را در کامپیوتر طراحی می کنند، سپس با ترکیب توالی ها، رشته ها را (که به شکل آجرهای مستطیل شکل هستند) می سازند. محل قرار گیری هر یک از آجرها دقیقا مشخص و از قبل تعیین شده است. زمانی که این آجرها در محیط قرار می گیرند به یکدیگر جذب شده و در جای به خصوص خود قرار می گیرند. آنها در هم تنیده شده و در آخر یک دیوار مینیاتوری ۶۴ در ۱۰۳ نانومتری می سازند. «یک پارچه مولکولی».

 

آقای ین، این فرایند را به مردم داخل صف تشبیه می کند. هر کس دقیقا و فقط می داند که باید بعد از چه کسی قرار گیرد. نفر دوم بعد از نفر اول، نفر سوم بعد از نفر دوم و … .

 

وی می گوید همین فرایند در اشکال مولکولی تیم دانشگاه هاروارد نیز رخ می دهد. هر یک از رشته ها فقط می تواند به جای به خصوصی از رشته خاص دیگری متصل شود.

 

او می گوید «شما فقط ۱۰۰۰ مولکول مختلف را با هم مخلوط می کنید، و هر کدام از مولکول ها می داند که باید به کجا متصل شود. آنها فقط یک محل دارند که به طور کامل می توانند به آن متصل (fit) شوند.» با استفاده از این تکنیک آنها حدود ۱۱۰ شکل ساختند. همه آنها به جز ۷ مورد دقیقا به شکل مورد نظر در آمدند.

 

برای سرعت بخشیدن به روند طراحی، اعضای تیم یک برنامه کامپیوتری نوشتند که بتواند عکس ها را آنالیز کند و لبه های هر شکل را تشخیص داده و توالی های خاص را بر مبنای آن نمایش دهد. علاوه بر این آنها از یک ربات برای انتخاب اینکه در هر جا از کدام آجر به خصوص استفاده شود، کمک گرفتند.

 



سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,

|